سناریو
سناریو
وقتی از داخل کمدشون لباس برمیداری میری بیرون بعد میای خونه
جین:داشت غذا درست میکرد حواسش نبود
شوگا: خواب بود ولی فهمیده بود یچی از کمدش کم شد
جیهوپ: سان شاینم اون لباس من هست ا.ت: اممممم اره جیهوپ: بدون اجازه من سان شاینم
ا.ت: ببخشید دوباره تکرار میشه😝
نامجون: (همون لحظه که از در میای داخل) بهت میاد ولی یکم بزرگ ا.ت: ببخشید نامجون: از این به بعد اجازه بگیر
جیمین: (وقتی میای داخل خونه اونم از حموم در میاد) اون کلاه رو بر میداشتی بیشتر بت میومد
ته: اصلا بهت نمیاد به یونتان بیشتر میاد ادمین: اگر به یونتان میومد یونتان نمیزاشت واس تو باش که ته: تو یکی ساکت
کوک: لباس بم بیشتر بهت میاد،دفعه بعد اجازه بگیر تا بهت بگم خیلی بهت میاد
#micha
وقتی از داخل کمدشون لباس برمیداری میری بیرون بعد میای خونه
جین:داشت غذا درست میکرد حواسش نبود
شوگا: خواب بود ولی فهمیده بود یچی از کمدش کم شد
جیهوپ: سان شاینم اون لباس من هست ا.ت: اممممم اره جیهوپ: بدون اجازه من سان شاینم
ا.ت: ببخشید دوباره تکرار میشه😝
نامجون: (همون لحظه که از در میای داخل) بهت میاد ولی یکم بزرگ ا.ت: ببخشید نامجون: از این به بعد اجازه بگیر
جیمین: (وقتی میای داخل خونه اونم از حموم در میاد) اون کلاه رو بر میداشتی بیشتر بت میومد
ته: اصلا بهت نمیاد به یونتان بیشتر میاد ادمین: اگر به یونتان میومد یونتان نمیزاشت واس تو باش که ته: تو یکی ساکت
کوک: لباس بم بیشتر بهت میاد،دفعه بعد اجازه بگیر تا بهت بگم خیلی بهت میاد
#micha
۹.۵k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.