part 6
رفتم داخل.
ولی چون نمیشناختمش نتوستم تشخیصش بدم داشتم میگشتم که دست کسی رو رو شونه حس کردم.
کاراگاه:مین ات؟
ات:اه بله شما اقای ..
کاراگاه:همون کاراگاه بگی بهتره
ات:اوهوم باش
رفتیم و نشستیم روی یکی از صندلی ها و یه قهده تلخ سفارش دادم.
کاراگاه:خب چیا بدست اوردی
ات:اها خب..
پوشه رو از تو کیفم برداشتم و روبه روش گذاشتم.
پاکت رو برداشت و نگاهی بهش کرد و ماسکشو برداشت....
ولی چون نمیشناختمش نتوستم تشخیصش بدم داشتم میگشتم که دست کسی رو رو شونه حس کردم.
کاراگاه:مین ات؟
ات:اه بله شما اقای ..
کاراگاه:همون کاراگاه بگی بهتره
ات:اوهوم باش
رفتیم و نشستیم روی یکی از صندلی ها و یه قهده تلخ سفارش دادم.
کاراگاه:خب چیا بدست اوردی
ات:اها خب..
پوشه رو از تو کیفم برداشتم و روبه روش گذاشتم.
پاکت رو برداشت و نگاهی بهش کرد و ماسکشو برداشت....
۴۱.۶k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.