سناریو:وقتی بارداری و دردت میگیره
درخواستی
نامجون:قبلا دربارش کتاب خونده و سعی میکنه از راهحل های داخل کتاب استفاده کنه و دردتو کم کنه تا امبولانس برسه
جین:سعی میکنه خونسردیشو حفظ کنه و سریع زنگ میزنه به بیمارستان و تا اخر کنارت میمونه تا احساس امنیت کنی
شوگا:اول خوابه ولی وقتی صدای جیغتو میشنوه با نگرانی میاد پیشت و وقتی تو اون وضعیت میبینتت هول میکنه و با همون لباسایی که داره بغلت میکنه تا سریع به بیمارستان برسونتت
جیهوپ:میترسه و وقتی میبینه درد داری و جیغ میکشی نزدیکه گریش بگیره اول زنگ میزنه بیمارستان و میاد بغلت میکنه و نازت میکنه تا امبولانس بیاد
جیمین:خیلی نگران میشه و سریع برایداستایل بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان
تهیونگ:اولش خوشحال میشه که بچه داره به دنیا میاد بعد بعد که حالتو میبینه از نگرانی داره سکته میکنه و نمیدونه چیکار کنه سریع بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان کفشاشم لنگه به لنگه میپوشه از بس نگرانه
کوک:یک لحظه شوکه میشه و بیحرکت میمونه که از صدای جیغت به خودش میاد و سریع میبرتت بیمارستان و تو ماشین میگه نگران نباش من همیشه کنارتم
نامجون:قبلا دربارش کتاب خونده و سعی میکنه از راهحل های داخل کتاب استفاده کنه و دردتو کم کنه تا امبولانس برسه
جین:سعی میکنه خونسردیشو حفظ کنه و سریع زنگ میزنه به بیمارستان و تا اخر کنارت میمونه تا احساس امنیت کنی
شوگا:اول خوابه ولی وقتی صدای جیغتو میشنوه با نگرانی میاد پیشت و وقتی تو اون وضعیت میبینتت هول میکنه و با همون لباسایی که داره بغلت میکنه تا سریع به بیمارستان برسونتت
جیهوپ:میترسه و وقتی میبینه درد داری و جیغ میکشی نزدیکه گریش بگیره اول زنگ میزنه بیمارستان و میاد بغلت میکنه و نازت میکنه تا امبولانس بیاد
جیمین:خیلی نگران میشه و سریع برایداستایل بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان
تهیونگ:اولش خوشحال میشه که بچه داره به دنیا میاد بعد بعد که حالتو میبینه از نگرانی داره سکته میکنه و نمیدونه چیکار کنه سریع بغلت میکنه و میبرتت بیمارستان کفشاشم لنگه به لنگه میپوشه از بس نگرانه
کوک:یک لحظه شوکه میشه و بیحرکت میمونه که از صدای جیغت به خودش میاد و سریع میبرتت بیمارستان و تو ماشین میگه نگران نباش من همیشه کنارتم
۱۳.۶k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.