پارت ۹
-چیا
*بله خانم
-خبری از آقای پارک نداری
چرا نمیاد
*خانم اومدن
-به به می خواستی دوساعت دیگه بیا
+سلام خوبی منم خوبم
-خب چیه توقع داری بگم سلام عزیزم اشکال نداره دیر کردی
+اوکی بیا بریم
از پله های جلوی هواپیما بالا رفتن و به داخل هواپیما حرکت کردن
-خب همینطور که میبینی هواپیما شخصی هست
و کلی صندلی داره هرکدوم رو دوست داری انتخاب کن من خودم شماره ۷ که کنار پنجره س میشینم
+اوک من این جلویی رو میشینم
-چیا
*بله خانم
-ی قهوه برام بیار
+منم میخوام
-برای این آقای سروقت هم بیار
+بیب عصبانی نباش
-من عصبانی نیستم فقط ۱ ساعت دیر شده همین
+میای تو لپ تاپ فیلم ببینیم تا فرانسه کلی راهه
-عامم از هیچی بهتره
+خب بیا پیش خودم بشین
دخترک به سمت صندلی جلو هواپیما حرکت کرد و کنار پسر نشست
دستیار شخصیش دوتا قهوه آورد و اون دو همونطور که مینوشیدن به تماشای فیلم هم میپرداختن
آخرای فیلم بود که دختر متوجه سنگین شدن پلک هاش شد
و بعدش آروم سرش رو به سمت شونه پسر هدایت کرد
پسر کمی جا خورد ولی بعدش
لبخندی از روی ذوق زد و فیلم رو خاموش کرد
و خوابید
.......
*خانم رسیدیم
-چی ؟! چیزی شده؟
*رسیدیم
-آه
دختر متوجه شد که سرش روی شونه پسر هست پس سریع سرش رو برداشت که
+آااه رسیدیم ؟!
-اره
+خواب خوبی بود
-ببخشید نفهمیدم کی سرم رو گزاشتم روی شونت
+نه اشکالی نداره
از هواپیما خارج شدن و
-خداحافظ آقای پارک
+خداحافظ خانم کیم
و هرکی سوار ماشین خودش شد و به سمت خونش حرکت کرد
خونه که نه قصر
.....
+سلامخوبی
-سلامبدنیستم تو چطوری
+گود میخواستم ازت . . .
*بله خانم
-خبری از آقای پارک نداری
چرا نمیاد
*خانم اومدن
-به به می خواستی دوساعت دیگه بیا
+سلام خوبی منم خوبم
-خب چیه توقع داری بگم سلام عزیزم اشکال نداره دیر کردی
+اوکی بیا بریم
از پله های جلوی هواپیما بالا رفتن و به داخل هواپیما حرکت کردن
-خب همینطور که میبینی هواپیما شخصی هست
و کلی صندلی داره هرکدوم رو دوست داری انتخاب کن من خودم شماره ۷ که کنار پنجره س میشینم
+اوک من این جلویی رو میشینم
-چیا
*بله خانم
-ی قهوه برام بیار
+منم میخوام
-برای این آقای سروقت هم بیار
+بیب عصبانی نباش
-من عصبانی نیستم فقط ۱ ساعت دیر شده همین
+میای تو لپ تاپ فیلم ببینیم تا فرانسه کلی راهه
-عامم از هیچی بهتره
+خب بیا پیش خودم بشین
دخترک به سمت صندلی جلو هواپیما حرکت کرد و کنار پسر نشست
دستیار شخصیش دوتا قهوه آورد و اون دو همونطور که مینوشیدن به تماشای فیلم هم میپرداختن
آخرای فیلم بود که دختر متوجه سنگین شدن پلک هاش شد
و بعدش آروم سرش رو به سمت شونه پسر هدایت کرد
پسر کمی جا خورد ولی بعدش
لبخندی از روی ذوق زد و فیلم رو خاموش کرد
و خوابید
.......
*خانم رسیدیم
-چی ؟! چیزی شده؟
*رسیدیم
-آه
دختر متوجه شد که سرش روی شونه پسر هست پس سریع سرش رو برداشت که
+آااه رسیدیم ؟!
-اره
+خواب خوبی بود
-ببخشید نفهمیدم کی سرم رو گزاشتم روی شونت
+نه اشکالی نداره
از هواپیما خارج شدن و
-خداحافظ آقای پارک
+خداحافظ خانم کیم
و هرکی سوار ماشین خودش شد و به سمت خونش حرکت کرد
خونه که نه قصر
.....
+سلامخوبی
-سلامبدنیستم تو چطوری
+گود میخواستم ازت . . .
۳.۸k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.