Part : 3
ویو سولا
زنگ تفریح دوم خورد و رفتم یونگی رو از پشت بغل کردم و اون منو به رفیقاش معرفی کرد خلاصه احوال پرسی و
کردیم و با یونگی رفتیم و کل دانشگاه رو بهم نشون داد زنگ کلاس خورد رفتم سر جام نشستم و استادهنرمون اومد و گفت این زنگ آزاده و می تونیم هرکاری که میخوایم انجام بدیم وقتی استاد اینو گفت بغل دستیم شروع به حرف زدن کرد
( علامت شاعو ¿ اینه خرگوشا )
¿ خب ...... گفتی اسمت سولا بود ؟
_ آره ..... و شما هم باید آقای شاعو باشید
¿ درسته ...... امم تو خیلی خوشگلی سولا اممم میای باهم باشیم ؟؟
_ چه چیزی تو خودت دیدی که اینو میگی؟
¿ خب هشتمین پسر جذاب دانشگاهم
_ گمشو بابااااا ( داد )
با دادی که زدم همه برگشتن منو دیدن یونگی فهمید قضیه چیه و اومد با عصبانیت گفت
÷ مرتیکه ی عوضی چه غلطی داری میخوری
¿ اووووو آقا غیرتی شد مگه چیکاره ای ؟
÷ داداششم
¿ آره جون خودت
- با داداشم درست صحبت کن ( عصبی )
دیدم یونگی دستشو برد بالا و استادو صدا کرد
÷ استاد من می خوام سولا بیاد پیش خودم بشینه
/ او باشه عزیزم
÷ ممنونم ....... سولا پاشو
پاشدم و رفتم پیش یونگی نشسیتم که بازم اون شیشتارو دیدم همه سلام و خوش اومد گفتن بجای اون پسره
÷ سولا از این به بعد هرکی اذیتت کرد یا به من میگی یا به این شیشیتا
+ چرا خواهرتو میندازی گردن ما ؟
÷ جین هیونگ بعضی وقتا من نیستم مراقبش باشید دیگه
& باشه یونگی هیونگ تو نباشی ما هستیم
☆ درسته یونگی ☺️
÷ ممنون بچه ها خیالم راحت شد
یه لبخندی زدم و مشغول طراحی دارک شدم
ویو جونگ کوک
یونگی خواهرشو آورد پیش خودش بعد دو مین دیدم داره طراحی دلرک می کشه ناخواسته گفتم
& خوشگل طراحی میکنی
دیدم خجالت کشید و گفت
_ ممنون ( خجالتی )
یه لبخند زدم زنگ تفریخ خورد ....
ویو جین
وقتی دیدم یونگی خواهرشو آورد اینجا خوشحال شدم ولی به روی خودم نیا وردم دیدم مشغول طراحیه و کوک بهش گفت که خوب میکشه حرصی شدم یعنی عاشقش شدم ؟؟ دوسش دارم ؟؟ وای جین به خودت بیا .... این چه حرفیه ؟؟
اگه عاشقش شدم ........ باید یجوری مال خودم بکنمش ... ولی چطوری ؟؟؟
باید یه کاری کنم .... ولی باید صبر کنم ببینم حصم واقعی یا نه ........ ولی من یه پسر با قلب یخیم اگه عاشق شده باشم یه تغیر بزرگه .... منی که هر بلایی که دلم می خواست سر دخترا و بقیه میاوردم .... منی که اصلا هیچی برام مهم نبود ..... الان چی شده که عاشق شدم ؟؟ این بشر چی داره که منو جذب کرده ؟؟
شاید موهای بلند و خرمایش یا چشمای قهوه ایش یا صورت زیبا و بی نقصش نمی دونم
بقیه برای پارت بعدی خرگوشا 🐇✨️🚶🏻♀️
زنگ تفریح دوم خورد و رفتم یونگی رو از پشت بغل کردم و اون منو به رفیقاش معرفی کرد خلاصه احوال پرسی و
کردیم و با یونگی رفتیم و کل دانشگاه رو بهم نشون داد زنگ کلاس خورد رفتم سر جام نشستم و استادهنرمون اومد و گفت این زنگ آزاده و می تونیم هرکاری که میخوایم انجام بدیم وقتی استاد اینو گفت بغل دستیم شروع به حرف زدن کرد
( علامت شاعو ¿ اینه خرگوشا )
¿ خب ...... گفتی اسمت سولا بود ؟
_ آره ..... و شما هم باید آقای شاعو باشید
¿ درسته ...... امم تو خیلی خوشگلی سولا اممم میای باهم باشیم ؟؟
_ چه چیزی تو خودت دیدی که اینو میگی؟
¿ خب هشتمین پسر جذاب دانشگاهم
_ گمشو بابااااا ( داد )
با دادی که زدم همه برگشتن منو دیدن یونگی فهمید قضیه چیه و اومد با عصبانیت گفت
÷ مرتیکه ی عوضی چه غلطی داری میخوری
¿ اووووو آقا غیرتی شد مگه چیکاره ای ؟
÷ داداششم
¿ آره جون خودت
- با داداشم درست صحبت کن ( عصبی )
دیدم یونگی دستشو برد بالا و استادو صدا کرد
÷ استاد من می خوام سولا بیاد پیش خودم بشینه
/ او باشه عزیزم
÷ ممنونم ....... سولا پاشو
پاشدم و رفتم پیش یونگی نشسیتم که بازم اون شیشتارو دیدم همه سلام و خوش اومد گفتن بجای اون پسره
÷ سولا از این به بعد هرکی اذیتت کرد یا به من میگی یا به این شیشیتا
+ چرا خواهرتو میندازی گردن ما ؟
÷ جین هیونگ بعضی وقتا من نیستم مراقبش باشید دیگه
& باشه یونگی هیونگ تو نباشی ما هستیم
☆ درسته یونگی ☺️
÷ ممنون بچه ها خیالم راحت شد
یه لبخندی زدم و مشغول طراحی دارک شدم
ویو جونگ کوک
یونگی خواهرشو آورد پیش خودش بعد دو مین دیدم داره طراحی دلرک می کشه ناخواسته گفتم
& خوشگل طراحی میکنی
دیدم خجالت کشید و گفت
_ ممنون ( خجالتی )
یه لبخند زدم زنگ تفریخ خورد ....
ویو جین
وقتی دیدم یونگی خواهرشو آورد اینجا خوشحال شدم ولی به روی خودم نیا وردم دیدم مشغول طراحیه و کوک بهش گفت که خوب میکشه حرصی شدم یعنی عاشقش شدم ؟؟ دوسش دارم ؟؟ وای جین به خودت بیا .... این چه حرفیه ؟؟
اگه عاشقش شدم ........ باید یجوری مال خودم بکنمش ... ولی چطوری ؟؟؟
باید یه کاری کنم .... ولی باید صبر کنم ببینم حصم واقعی یا نه ........ ولی من یه پسر با قلب یخیم اگه عاشق شده باشم یه تغیر بزرگه .... منی که هر بلایی که دلم می خواست سر دخترا و بقیه میاوردم .... منی که اصلا هیچی برام مهم نبود ..... الان چی شده که عاشق شدم ؟؟ این بشر چی داره که منو جذب کرده ؟؟
شاید موهای بلند و خرمایش یا چشمای قهوه ایش یا صورت زیبا و بی نقصش نمی دونم
بقیه برای پارت بعدی خرگوشا 🐇✨️🚶🏻♀️
۴.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.