دنیای عجیب پارت پانزدهم
فرزاد:ها چه نصفه شبی باز زنگ زدی. پانی:پاشو پاشو یه لشکر غریبه ریختن تو خونم من اینجا امنیت ندارم. فرزاد:هان؟ کیا اونجان؟ پانی:نمیدونم الانم خابیدن. فرزاد:من گیج شدم الان غریبه اومده تو خونت خابیده؟ توام مثل ماست وایستادی؟ پانی:ایش خاستم بگم پاشو بیا اینجا اینقدرم حرف نرن خدافظ. گوشیو قطع کردم و وایستادم دم در طبقه دوم نیگاشون میکردم ایش چه راحت جای غریب خابشون میبره البته حق دارن نصفه شبه خودمم خابم میاد ولی باید بیدار بمونم نمیشه که بخابم. یکم بعد صدای باز شدن و بسته شدن در اومد یا ابلفظل اینجا دیگه جا نداره یه گروه دیگه بخاد بیاد ولی یکم خم شدم و نگا کردم دیدم فرزاد و دوست دخترش پارمیسن اخیش اومدن. پارمیس:سلام خوبی. پانی:بله با مهمونای ناخاستم اصن نایس عالیم. فرزاد نگاهی به توی واحد انداخت و گفت:کل خاندان تو اینقد ادم نمیشه اینا از کجا اومدن؟ داستانو براش تعریف کردم و گفتم:حالا باز شاید قصدی داشته باشن گفتم تنها نباشم شما بیاید پیشم. فرزاد:اقا زنگ میزدی به پلیس بیان برن بیرونشون میکردی راشون دادی اینجا خابیدن اخه؟ پانی:دلم نیومد بیرونشون کنم اخه تو فالمم افتاده بود مهمون ناخاسته. فرزاد:من چیکار کنم از دست تو اینقدر ساده ای؟ پانی: اینارو ولش ولی میگم چرا "از دست تو" داریم ولی "از پای تو" نداریم؟ پارمیس:این باز تلخ شد. فرزاد: خوب خانوم تلخ میگی الان ما اینجا چیکار کنیم؟ پانی:هیچی تا صبح بیدار میمونیم تا یوقت اگر نیت شری باشه نیان تو خاب بکشنمون بعد فک کنم دیگه فردا خودشون دمشونو بزارن رو کولشون برن. پارمیس:خوب اگه نرفتن میخای چیکار کنی؟ پانی:حالا همون موقع یفکری میکنم. فرزاد:از دست تو پانی:ولی فک نکنم از دستم باشه احتمالا از معده یا رودمه. فرزاد:نشد یبار من حرف بزنم تو جمله تلخش نکنی. پانی:تلخ بودن هنر من استتتت. فرزاد:ایش خوب الان چیکار کنیم با صلاح سرد وایسیم بالا سرشون که اگر قصدی داشتن بزنیم لهشون کنیم؟ پانی:خوب امشبو نمیخابیم بیدار میمونیم میشینیم نگاشون میکنیم حالا میتونیم باهم حرف بزنیم یا گوشی بازی کنیم تا خابمون نبره. پارمیس: خانوم غریبه را داده تو خونش حالا برای اینکه یوقت کاری نکنن میخاد بیدار بمونه جایگزین مرحوم انیشتنی اصلا. پانی:همینه که هست. فرزاد:خدایا پناه پر تو. خوب الان حدود دوساعته که بیداریم خودم خابم میاد و فرمیس(یعنی فرزاد و پارمیس) هم همینطور ولی چاره چیه تا الان به زور حرف زدن و گوشی بیدار موندیم.
-
این پارت بد شد😐پوزش
-
این پارت بد شد😐پوزش
۱۶.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.