°•سناریو-درخواستی •°
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون عمت مجبورت میکنه یه لباس باز و کوتاه بپوشی و بشینی پیش پسر عمه هات
چان:ا.ت...پاشو برو لباستو عوض کن بعدبیا پیش خودم بشین *یکم عصبی
◇○◇○◇○
لینو:*پوکر به عمه تون نگا میکنه و میبرتت اتاق تا لباس دیگه ای بپوشی و پیش خودش میشونتت
○◇○◇○◇
هیونجین:*میاد پیشت میشینه و کتشو میندازه رو شونه هات تا معذب نشی
○◇○◇○◇
فلیکس:*سر عمت غر میزنه ک چرا بهت لباس باز داده بعد کلا از اونجا میرین
○◇○◇○◇
چانگبین:*با کتش شونه هاتو میپوشونه بعد به پسر عمه هات جوری نگا میکنه میرینن به خودشون و میرن
○◇○◇○◇
جونگین:*مثل فلیکس
○◇○◇○◇
سونگمین:*پوزخند ترسناکی میزنه ک عمت خودش میبره یه لباس پوشیده تر میده بهت
امید وارم خوشتون بیاد با اینکه ریدم...
چان:ا.ت...پاشو برو لباستو عوض کن بعدبیا پیش خودم بشین *یکم عصبی
◇○◇○◇○
لینو:*پوکر به عمه تون نگا میکنه و میبرتت اتاق تا لباس دیگه ای بپوشی و پیش خودش میشونتت
○◇○◇○◇
هیونجین:*میاد پیشت میشینه و کتشو میندازه رو شونه هات تا معذب نشی
○◇○◇○◇
فلیکس:*سر عمت غر میزنه ک چرا بهت لباس باز داده بعد کلا از اونجا میرین
○◇○◇○◇
چانگبین:*با کتش شونه هاتو میپوشونه بعد به پسر عمه هات جوری نگا میکنه میرینن به خودشون و میرن
○◇○◇○◇
جونگین:*مثل فلیکس
○◇○◇○◇
سونگمین:*پوزخند ترسناکی میزنه ک عمت خودش میبره یه لباس پوشیده تر میده بهت
امید وارم خوشتون بیاد با اینکه ریدم...
۱.۹k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.