برادران کیسکه پارت۹
ماهم حدوده یه ربع اونجا بودیم و حرف میزدیم ک یه نفر به من زنگ زد
یو:چته گراز خره وحی فحاش؟
می: خیلی خری میدونستی اوشکول نفهم جفتک انداز؟
یو: ولی رو دست شما نمیزنم خب چیه ؟
می:مهمونی کنسل شد منم بیکارم خواستم ببینم کجایی
یو:بزار حدس بزنم در حین کار زدی یه چی رو سوزوندی بهد داداشت کاملا پشمیمون شد و شوتت کرد بیرون
می: هی هی .. تقریبا درسته ولی داداشم نفهمیدم منم ترجیح دادم قبل از اینکه بفهمه بیام بیرون
یو: صحیح من الان با داداشم و دوستاش بیرونم
می: پس نمی توانی بیای
یو : داش من نگفتم نمیام یکم دیگه وقت کنم میام
می:باش کنار همون پارکه منتظرتم داش
یو : بای بای اسکل
می: خدافظ نفهم
بعدش قط کردیم که همون لحظه فهمیدم همه ساکت شدن و داشتن به حرفای من و می گوش میدادن
منم از جام بلند شدم و گفتم
یو: فک کنم همرو شنیدین دیگه پس من میرم بای بایی
و رفتم بیرون .....
----------------------------------------------
اینم از پارت ۹ ببخشید اگه کم یا چرت بود
اسلاید دو کویو عه اس ۳ هم میواس
یو:چته گراز خره وحی فحاش؟
می: خیلی خری میدونستی اوشکول نفهم جفتک انداز؟
یو: ولی رو دست شما نمیزنم خب چیه ؟
می:مهمونی کنسل شد منم بیکارم خواستم ببینم کجایی
یو:بزار حدس بزنم در حین کار زدی یه چی رو سوزوندی بهد داداشت کاملا پشمیمون شد و شوتت کرد بیرون
می: هی هی .. تقریبا درسته ولی داداشم نفهمیدم منم ترجیح دادم قبل از اینکه بفهمه بیام بیرون
یو: صحیح من الان با داداشم و دوستاش بیرونم
می: پس نمی توانی بیای
یو : داش من نگفتم نمیام یکم دیگه وقت کنم میام
می:باش کنار همون پارکه منتظرتم داش
یو : بای بای اسکل
می: خدافظ نفهم
بعدش قط کردیم که همون لحظه فهمیدم همه ساکت شدن و داشتن به حرفای من و می گوش میدادن
منم از جام بلند شدم و گفتم
یو: فک کنم همرو شنیدین دیگه پس من میرم بای بایی
و رفتم بیرون .....
----------------------------------------------
اینم از پارت ۹ ببخشید اگه کم یا چرت بود
اسلاید دو کویو عه اس ۳ هم میواس
۴.۰k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.