P26ایدل شکسته

(ا/ت)صبح(در واقع ظهر ...پیشی هامون خوابیدن)
اروم چشممو باز کردم حس کردم کتفام خشک شده ...خواستم کش بیام ک تو کمال تعجب دیدم ک تو بغل یونگی ام ....چونه شو ب سرم تکیه داده بود و اروم نفس میکشید و دستاشو دورم حلقه کرده بود ...از تعجب شاخ دراورده بودم .... محکم تو بغلش بودم حتی نمیتونستم تکون بخورم ولی فکر کنم ...با تلاشام بیدار شد اروم با صدای بمش ک بخاطر خواب خش دار شده بود گفت
-بیدار...شدی؟همم
+اره ....ولی...من کی اومدم اینجا؟
-دیشب رو مبل خوابت برد...(خمیازه)...من اوردمت اینجا
+اها
ولی هنوزم یکم خجالت زده بودم ...نگاهی ب صورتم کرد و خندید و منم سرخ تر شدم
-وقتی سرخ میشی خیلی بامزه میشی
+اصلا هم نمیشم ....شبیه گوجه میشم
-گوجه خوشمزس
+هی
سرمو اوردم بالا و بهش چشم غره رفتم و مشت کوچیکی ب سینش زدم
-اخ ...دستت خیلی سنگینه ها
+بعله اگ نمیخوای کتک بخوری با اعصاب من بازی نکن
-باشه باشه
خنده ی کوچیکی کرد ک صدای تفلنم اومد ..
+این وقت صب کدوم خریه
عصبانی از روی تخت بلند شدم ک برم گوشی رو جواب بدم دیدم جی وای پیه ...فهمیدم کدوم خریه (جی وای پی بدخت )
(یونگی)
دیدم از بیرون اتاق داد زد
+جی وای پیه
خندیدم و تو دلم گفتم بنده خدا جی وای پی خر هم شد برای ا/ت
متظر روی تخت دراز کشیدم ک اومد تو اتاق و دیدم دوباره رنگش پریده ...نشستم ...
-چی گفت؟
+گفت 3 روز دیگه اجرا داریم ...

حمایت؟