پارت ۱فصل۲
ات
کوک یه دخترو بغل کرده بود و بهش گفت دوستت دارم
میدونستم اون منو دوست نداره
اشکام میومدن و من همینطور داشتم نگاهشون میکردم
که یه لحظه اجساس کردم کوک منو دیده
کوک:ات
ات
تا اسممو گفت شریع دویدم بیرون و فرار کردم یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه خودمو روی تخت پرت کردم و فقط گریه میکردم این حق من نبود
کوک ویو
داشتم کار میکردم که گوشیم زنگ خورد
مرد:کارت انجام شد پولو بریز
کوک :کجاست
مرد :اینجاس سالمه فقط پولو بریز
کوک اوکی
چند ساعت بعد
مرد:اینم چیزی که میخواستی
کوک :ممنون
کوک
با سرعت رفتم سمتش و بغلش کردم
که احساس کردم یکی داره مارو نگاه میکنه
اون ات بود تا صداش کردم فرارکرد دنبالش رفتم ولی اون رفته بود
رفتم سمت خونش در زدم درو باز کرد
ات:تو اینجا چیکار میکنی
کوک:ات ببین اشتباه متوجه شدی اون ............
کوک یه دخترو بغل کرده بود و بهش گفت دوستت دارم
میدونستم اون منو دوست نداره
اشکام میومدن و من همینطور داشتم نگاهشون میکردم
که یه لحظه اجساس کردم کوک منو دیده
کوک:ات
ات
تا اسممو گفت شریع دویدم بیرون و فرار کردم یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه خودمو روی تخت پرت کردم و فقط گریه میکردم این حق من نبود
کوک ویو
داشتم کار میکردم که گوشیم زنگ خورد
مرد:کارت انجام شد پولو بریز
کوک :کجاست
مرد :اینجاس سالمه فقط پولو بریز
کوک اوکی
چند ساعت بعد
مرد:اینم چیزی که میخواستی
کوک :ممنون
کوک
با سرعت رفتم سمتش و بغلش کردم
که احساس کردم یکی داره مارو نگاه میکنه
اون ات بود تا صداش کردم فرارکرد دنبالش رفتم ولی اون رفته بود
رفتم سمت خونش در زدم درو باز کرد
ات:تو اینجا چیکار میکنی
کوک:ات ببین اشتباه متوجه شدی اون ............
۵۴.۸k
۱۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.