pr3۴ S2
pr3۴ S2
ینی اونا باهم رابطه داشتن ؟
یه لحظه حس کردم یکی پشتمه گفتم ا.ت ولم کن!
گفت چرا !
_ولم کنن
هلش دادم طوری که از تنم جدا بشه و تفنگم رو در اووردم چرخیدم و اسلحه رو به جلو نشونه گرفتم .
و بله درست حس کرده بودم و اگه یه لحظه دیر تر میچرخیدم الان یه گلوله تو دستم بود!
گفتم هی کی هستی ؟
گفت اسلحهتو بزار کنار
گفتم چرا تو نمیزاری زرنگ ؟
ا.ت گفت هی دعوا نکنین!
گفتم ما دعوا نمیکنیم تو میشناسیش؟
پسره ماسکش رو پایین اورد و گفت بیشتر از اونکه تورو بشناسه منو میشناسه
گفتم الان ماسکت رو اوردی پایین چه تاثیری داشت ؟
گفت بیا همو بشناسیم و عادلانه مبارزه کنیم .
گفتم یک اینکه برای شناختن یکی باید هردو طرف راضی باشن و دو مبارزه با اسلحه ی گرم اصلا عادلانه نیست نمیدونستی بدون !
حواسم نبود با صدای خودم حرف زدم!
ا.ت گفت ته ته تویی ؟؟
فهمیدم دیگه ماسک خیلی تاثیر نداره ماسک رو از صورتم کنم و گفتم اره بد شد که!
_ هه
گفتم هر هر هر چرا میخندی ؟ ههااااااا؟؟؟؟
_نخندیدم!
_خا تو نمیخوای بگی کی هستی؟
_ اون اسمش فیلیکسه تهیونگ
_ هی فیلیکسه اسلحتو بیار پایین!
گفت عمرا تهیونگ خوان چقدر صدات کلفته تو همونی مگه نه؟ سیگار میکشی؟
هر وقت اینو کسی میگفت از شدت عصبانیت به جنون می رسیدم دلم میخواست طرف رو بکشم فقطط
ا.ت گفت نه اون تاحالا به سیگار نگاه هم نکرده
گفت من از تهیونگ پرسیدم ن تو بیبی
بیبی؟؟؟؟ چیییی ؟ خل شده ؟ ینی چی؟ هه؟ دیگه نمیتونم!
گفتم من تهیونگ نیستم میتونی بگی اقای کیم و اگه یه بار دیگه حتی فکر کنی من سیگاری هستم بیبیتو زخمی میکنم !
ا.ت رو گرفتم و یه چاقو از جیبم در آوردم و گذاشتم رو شکمش .
هه اون نمیدونه من میتونم ذهن بخونم ! داره فکر میکنه من از سیگاری ای سیگاری ترم ! عوضیه اشغال !
اون یه انسان فاسدی بیش نیست .
چاقو رو رو شکم ا.ت فشار دادم .
گفت ایییی ته چیکار میکنی؟؟؟
فلیکس گفت هی هی وایسا ولش کن باشه؟ منم تفنگ رو میزارم کنار .
جایی که تو شکمم تیر خورده بودم خیلی زود خوب شده بود ولی وقتایی که خیلی استرس داشتم تیر میکشید اونقدر که از پا بیوفتم!
اخم کردم ا.ت نگام کرد گفت هی چته درد داری؟
فلیکس تفنگش رو گذاشت زمین گفت ا.ت رو ول کن باشه؟ اقای کیم !
این بیشتر عصبانیم کرد یه تیر زدم به دستش و ا.ت رو ول کردم و فرار کردم
ینی اونا باهم رابطه داشتن ؟
یه لحظه حس کردم یکی پشتمه گفتم ا.ت ولم کن!
گفت چرا !
_ولم کنن
هلش دادم طوری که از تنم جدا بشه و تفنگم رو در اووردم چرخیدم و اسلحه رو به جلو نشونه گرفتم .
و بله درست حس کرده بودم و اگه یه لحظه دیر تر میچرخیدم الان یه گلوله تو دستم بود!
گفتم هی کی هستی ؟
گفت اسلحهتو بزار کنار
گفتم چرا تو نمیزاری زرنگ ؟
ا.ت گفت هی دعوا نکنین!
گفتم ما دعوا نمیکنیم تو میشناسیش؟
پسره ماسکش رو پایین اورد و گفت بیشتر از اونکه تورو بشناسه منو میشناسه
گفتم الان ماسکت رو اوردی پایین چه تاثیری داشت ؟
گفت بیا همو بشناسیم و عادلانه مبارزه کنیم .
گفتم یک اینکه برای شناختن یکی باید هردو طرف راضی باشن و دو مبارزه با اسلحه ی گرم اصلا عادلانه نیست نمیدونستی بدون !
حواسم نبود با صدای خودم حرف زدم!
ا.ت گفت ته ته تویی ؟؟
فهمیدم دیگه ماسک خیلی تاثیر نداره ماسک رو از صورتم کنم و گفتم اره بد شد که!
_ هه
گفتم هر هر هر چرا میخندی ؟ ههااااااا؟؟؟؟
_نخندیدم!
_خا تو نمیخوای بگی کی هستی؟
_ اون اسمش فیلیکسه تهیونگ
_ هی فیلیکسه اسلحتو بیار پایین!
گفت عمرا تهیونگ خوان چقدر صدات کلفته تو همونی مگه نه؟ سیگار میکشی؟
هر وقت اینو کسی میگفت از شدت عصبانیت به جنون می رسیدم دلم میخواست طرف رو بکشم فقطط
ا.ت گفت نه اون تاحالا به سیگار نگاه هم نکرده
گفت من از تهیونگ پرسیدم ن تو بیبی
بیبی؟؟؟؟ چیییی ؟ خل شده ؟ ینی چی؟ هه؟ دیگه نمیتونم!
گفتم من تهیونگ نیستم میتونی بگی اقای کیم و اگه یه بار دیگه حتی فکر کنی من سیگاری هستم بیبیتو زخمی میکنم !
ا.ت رو گرفتم و یه چاقو از جیبم در آوردم و گذاشتم رو شکمش .
هه اون نمیدونه من میتونم ذهن بخونم ! داره فکر میکنه من از سیگاری ای سیگاری ترم ! عوضیه اشغال !
اون یه انسان فاسدی بیش نیست .
چاقو رو رو شکم ا.ت فشار دادم .
گفت ایییی ته چیکار میکنی؟؟؟
فلیکس گفت هی هی وایسا ولش کن باشه؟ منم تفنگ رو میزارم کنار .
جایی که تو شکمم تیر خورده بودم خیلی زود خوب شده بود ولی وقتایی که خیلی استرس داشتم تیر میکشید اونقدر که از پا بیوفتم!
اخم کردم ا.ت نگام کرد گفت هی چته درد داری؟
فلیکس تفنگش رو گذاشت زمین گفت ا.ت رو ول کن باشه؟ اقای کیم !
این بیشتر عصبانیم کرد یه تیر زدم به دستش و ا.ت رو ول کردم و فرار کردم
۴.۶k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.