ماه ابی
ماه ابی
پارت۳۹
ویو کوک:
.. پیشونی جی هو بوسیدم بد چند دقیقه یونگی میخاست بیاد تو
-عهه گمشوو داره بچرو شیر میده
یونگی: عهه ببخشید
لنو جی هو گذاشت رو تخت و لباسش داد پایین دوباره جی هو بغل کرد رفت دم در
یونگی: عرر جی هو بدش منن
دادش بغل یونگی و رفت توی حال یونگی اومد کنارم رو تخت
یونگی: حتا به بچه دار شدنم خرشانسیی
-میزنمتاا
یونگی: خب حالا، وایی ننه
۲سال بد:
شب:
جی هو ۲سالش شده بود
-منو دوست داری یا مامانتو؟
+معلومه من
جی هو: نخیرم من فقط باباییمو دوست دارم
-قدرت را در من مشاهده نمایین
+برین گمشین بیرون غذا بخورین من غذا درست نمیکنم(مثل ننه من وقتی قهر میکنه)
رفت توی اتاقش درو بست و قفل کرد
-سگ به این زندگی، بچه بیا برو ظرفارو بشور دو هفتس بزنم پِشِت سیم ظرف شویی بره چِشِت(این جمله ازون دوبلوره که واسه کوکه اصکی رفتم اره جملش دوست)
جی هو: بابا من فقط ۲سالمه
-اها حق با توعه ولش کن بیا بریم بیرون
بغلش کردم و بردمش بیرون پارک
جی هو: بابا من بستنی میخام
-بیا بریم برات بخرم
بردمش دم سرسره
-همینجا وایسا تا من بیام
رفتم براش بستنی گرفتم اوردم دیدم نیست همه جارو دنبالش گشتم دیدم کنار خیابون با یه دختر۱۴ساله داره حرف میزنه
-جی هو بیا اینجا
جی هو: بابایی
دختره تا نگام کرد چشاش قرمز شد و سریع غیب شد
-فاک بهت وینی
جی هو: تو اسم اون دختررو از کجا میدونی
-نمیدونم بیا بستنیو بگیر بخور
نیم ساعت بد:
رفتم مغازه سه تا نودل اماده گرفتم و برگشتیم خونه نودل جی هو باز کردم و دادم بهش خورد بغلش کردم و انقد تکونس دادم توی بغلم که خابش برد گذاشتم رو تختش نودل خودم و لنو توی یه سینی گذاشتم و رفتم اتاقش در زدم
+چه مرگتونه؟
-اروم بچه خابه
با شتاب درو باز کرد
+گشنه خابوندیشش؟
-نه بابا رفتیم نودل اماده سه تا گرفتم یدونش دادم بهش خورد بد خابوندمش
+عا بیا تو
رفتم روی تخت نشستیم نودلش باز کرد داشت میخورد(لنو)
-میخام یه چیزی بهت بگم
+هوم؟
-امرزو که جی هو برده بودم پارک وینیو دیدم
نودل پرید تو گلش دو بار به پشتش زدم
+دوروغ نگیاا
-بخدا۱۴سالش شده
+پشممم، خب چیشد؟
-انگار جی هو باهاش دوست شده
+ببین دیگه جی هو بیرون نمیبری اگرم بردیش با بادیگارد میرین
-خب باشه اروم باش نودلتو بخور
بد از نودل خوردن:
ظرفاشو جمع کردم ریختم توی سطل اشغال با لنو رفتیم توی اتاقمون روی تخت دراز کشید لباسم در اوردم و کنارش دراز کشیدم(شلوارک البته پاش بود اره)
صب:
ادامش پارت بد-
پارت۳۹
ویو کوک:
.. پیشونی جی هو بوسیدم بد چند دقیقه یونگی میخاست بیاد تو
-عهه گمشوو داره بچرو شیر میده
یونگی: عهه ببخشید
لنو جی هو گذاشت رو تخت و لباسش داد پایین دوباره جی هو بغل کرد رفت دم در
یونگی: عرر جی هو بدش منن
دادش بغل یونگی و رفت توی حال یونگی اومد کنارم رو تخت
یونگی: حتا به بچه دار شدنم خرشانسیی
-میزنمتاا
یونگی: خب حالا، وایی ننه
۲سال بد:
شب:
جی هو ۲سالش شده بود
-منو دوست داری یا مامانتو؟
+معلومه من
جی هو: نخیرم من فقط باباییمو دوست دارم
-قدرت را در من مشاهده نمایین
+برین گمشین بیرون غذا بخورین من غذا درست نمیکنم(مثل ننه من وقتی قهر میکنه)
رفت توی اتاقش درو بست و قفل کرد
-سگ به این زندگی، بچه بیا برو ظرفارو بشور دو هفتس بزنم پِشِت سیم ظرف شویی بره چِشِت(این جمله ازون دوبلوره که واسه کوکه اصکی رفتم اره جملش دوست)
جی هو: بابا من فقط ۲سالمه
-اها حق با توعه ولش کن بیا بریم بیرون
بغلش کردم و بردمش بیرون پارک
جی هو: بابا من بستنی میخام
-بیا بریم برات بخرم
بردمش دم سرسره
-همینجا وایسا تا من بیام
رفتم براش بستنی گرفتم اوردم دیدم نیست همه جارو دنبالش گشتم دیدم کنار خیابون با یه دختر۱۴ساله داره حرف میزنه
-جی هو بیا اینجا
جی هو: بابایی
دختره تا نگام کرد چشاش قرمز شد و سریع غیب شد
-فاک بهت وینی
جی هو: تو اسم اون دختررو از کجا میدونی
-نمیدونم بیا بستنیو بگیر بخور
نیم ساعت بد:
رفتم مغازه سه تا نودل اماده گرفتم و برگشتیم خونه نودل جی هو باز کردم و دادم بهش خورد بغلش کردم و انقد تکونس دادم توی بغلم که خابش برد گذاشتم رو تختش نودل خودم و لنو توی یه سینی گذاشتم و رفتم اتاقش در زدم
+چه مرگتونه؟
-اروم بچه خابه
با شتاب درو باز کرد
+گشنه خابوندیشش؟
-نه بابا رفتیم نودل اماده سه تا گرفتم یدونش دادم بهش خورد بد خابوندمش
+عا بیا تو
رفتم روی تخت نشستیم نودلش باز کرد داشت میخورد(لنو)
-میخام یه چیزی بهت بگم
+هوم؟
-امرزو که جی هو برده بودم پارک وینیو دیدم
نودل پرید تو گلش دو بار به پشتش زدم
+دوروغ نگیاا
-بخدا۱۴سالش شده
+پشممم، خب چیشد؟
-انگار جی هو باهاش دوست شده
+ببین دیگه جی هو بیرون نمیبری اگرم بردیش با بادیگارد میرین
-خب باشه اروم باش نودلتو بخور
بد از نودل خوردن:
ظرفاشو جمع کردم ریختم توی سطل اشغال با لنو رفتیم توی اتاقمون روی تخت دراز کشید لباسم در اوردم و کنارش دراز کشیدم(شلوارک البته پاش بود اره)
صب:
ادامش پارت بد-
۳۷.۸k
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.