پارت 9 فصل دو
ات ویو
بلند شدم و رفتم تا شام درست کنم
شامو درست کردم و منتظر موندم تا جیمین بیاد
چند دقیقه بعد با صدای کلید بلند شدم و به سمت در رفتم
ات:خوش اومدی
جیمین:ممنون
ات:بیا که الان غذا یخ میکنه
جیمین :میرم لباسمو عوض کنم زود میام
ات:باشه
سفره رو آماده کردم و غذارو کشیدم
جیمینم اومد نشستیم شامو خوردیم و یکمم فیلم دیدیم
ات:جیمین من خیلی خوابم میاد میرم بخوابم
جیمین:وایسا تلویزیون رو خاموش کنم با هم بریم
تلویزیون رو خاموش کرد و رفتیم تو اتاقمون
خودمو پرت کردم روی تخت خواستم بخوابم که یه دست دورم حلقه شد
جیمین:خوب بخوابی خرگوش کوچولو
ات:توهم همینطور
پرش به دو ساعت بعد
ات ویو
آروم دستای جیمین رو از دور خودم باز کردمو روی تخت نشستم داشتم به کانگ لی پیام میدادم که یهو........
..........................................
20 تا کامنت
نقطه و عدد ممنوع
بلند شدم و رفتم تا شام درست کنم
شامو درست کردم و منتظر موندم تا جیمین بیاد
چند دقیقه بعد با صدای کلید بلند شدم و به سمت در رفتم
ات:خوش اومدی
جیمین:ممنون
ات:بیا که الان غذا یخ میکنه
جیمین :میرم لباسمو عوض کنم زود میام
ات:باشه
سفره رو آماده کردم و غذارو کشیدم
جیمینم اومد نشستیم شامو خوردیم و یکمم فیلم دیدیم
ات:جیمین من خیلی خوابم میاد میرم بخوابم
جیمین:وایسا تلویزیون رو خاموش کنم با هم بریم
تلویزیون رو خاموش کرد و رفتیم تو اتاقمون
خودمو پرت کردم روی تخت خواستم بخوابم که یه دست دورم حلقه شد
جیمین:خوب بخوابی خرگوش کوچولو
ات:توهم همینطور
پرش به دو ساعت بعد
ات ویو
آروم دستای جیمین رو از دور خودم باز کردمو روی تخت نشستم داشتم به کانگ لی پیام میدادم که یهو........
..........................................
20 تا کامنت
نقطه و عدد ممنوع
۱۷.۰k
۰۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.