پدر خوانده ••28
* ا.ت ویو * < پرش زمانی به فردا >
خب صبح بیدار شدم .....قرار بود امروز برم مدرسه با اینکه تنبیه بودم ولی از درسم عقب نمی افتادم . کارامو کردم و صبحونه خوردم و از خونه رفتم بیرون .
< داخل مدرسه >
نمیدونم چرا همه یه جوری نگام می کردن .....بعضی ها هن وقتی منو میدیدن پچپچمی کردن و می خندیدن ....یهو از طرف شخصی دستم کشیده شد .....اون جیمین بود
× اصلا از عکسایی که ازت پخش شده خبر داری ؟( عصبی )
+ن..نه چ...چه عکسا...ایی ؟
× ( نشون میده ) حقیقت داره ؟
تیتر خبر رو خوندم .....وارث شرکت بزرگ سامسونگ با دخترش قرار میزارد ؟ عکس رو نگاه کردم دقیقاااه عکس دیشبیییی بود .....
× بگو حقیقت داره ؟( عصبی )
+ نه نداره ....ولی چون باعث صدمه زدن به سهام و خود یونگی شوم فکر نکنم دیگه بخوام پیشش بمونم ....
× اشکال نداره بیا پیش ما ....به پدر نمی گم تو ا.ت ایی ...هر چقدرم خواستی می تونی بمونی ..
+ باشه پس بعد از مدرسه میشه لطفا بریم وسایلامو وردارم ؟
× چرا نمیشه پرنسس ( لپشو بوس می کنه )
اصلا حس خوبی نداشت بر عکس یونگی ....مور مورم شد .
* یونگی ویو *
صبح بیدار شدم صبحونه رو با ا.ت خوردم.... ا.ت رفت مدرسه داشتم به کارام میرسیدم که بنگ چان اومد
چان = هیونگ.. هیونگ عکس از تو و ا.ت پخش شده
_ چی ؟ چه عکسی ...ببینم
چان = بفرما ( نشون میده )
دقیقا پوزیشن دیشب ا.ت بود که بهم گفت فلش عکس دیده ...
چان = کلی سهام سقوط کرده خیلیا منتظر جوابن
یهو یه ایده ای به سرم رسید که خودمو امتحان کنم ....جوابشون رو می خواستم بدم ولی یه جور دیگه
زنگ زدم ا.ت
* شروع تماس *
_ کجایی
+ خبر هارو دیدی ؟ من مدرسه ولی نمیام خونه ...وسایلمو جمع میکنم می رم خونه ی جیمین ...باعث سقوط سهام و .....شدم نمی خوام بیشتر از این اذیت بشی ....تو آپا ی خوبی بودی ...
* پایان مکالمه *
_ بیا بریم دم خونه ی جیمن ...چند تا هم فیلم بردار و عکس بردار بگو بیان
چان= برنامت چیه
_ می خوام ...........
.....................
جاهای حساس تموم کردن واقعا کیف می ده ...
۲۶ لایک
۱۸ کامنت
بوس 💗🎀
خب صبح بیدار شدم .....قرار بود امروز برم مدرسه با اینکه تنبیه بودم ولی از درسم عقب نمی افتادم . کارامو کردم و صبحونه خوردم و از خونه رفتم بیرون .
< داخل مدرسه >
نمیدونم چرا همه یه جوری نگام می کردن .....بعضی ها هن وقتی منو میدیدن پچپچمی کردن و می خندیدن ....یهو از طرف شخصی دستم کشیده شد .....اون جیمین بود
× اصلا از عکسایی که ازت پخش شده خبر داری ؟( عصبی )
+ن..نه چ...چه عکسا...ایی ؟
× ( نشون میده ) حقیقت داره ؟
تیتر خبر رو خوندم .....وارث شرکت بزرگ سامسونگ با دخترش قرار میزارد ؟ عکس رو نگاه کردم دقیقاااه عکس دیشبیییی بود .....
× بگو حقیقت داره ؟( عصبی )
+ نه نداره ....ولی چون باعث صدمه زدن به سهام و خود یونگی شوم فکر نکنم دیگه بخوام پیشش بمونم ....
× اشکال نداره بیا پیش ما ....به پدر نمی گم تو ا.ت ایی ...هر چقدرم خواستی می تونی بمونی ..
+ باشه پس بعد از مدرسه میشه لطفا بریم وسایلامو وردارم ؟
× چرا نمیشه پرنسس ( لپشو بوس می کنه )
اصلا حس خوبی نداشت بر عکس یونگی ....مور مورم شد .
* یونگی ویو *
صبح بیدار شدم صبحونه رو با ا.ت خوردم.... ا.ت رفت مدرسه داشتم به کارام میرسیدم که بنگ چان اومد
چان = هیونگ.. هیونگ عکس از تو و ا.ت پخش شده
_ چی ؟ چه عکسی ...ببینم
چان = بفرما ( نشون میده )
دقیقا پوزیشن دیشب ا.ت بود که بهم گفت فلش عکس دیده ...
چان = کلی سهام سقوط کرده خیلیا منتظر جوابن
یهو یه ایده ای به سرم رسید که خودمو امتحان کنم ....جوابشون رو می خواستم بدم ولی یه جور دیگه
زنگ زدم ا.ت
* شروع تماس *
_ کجایی
+ خبر هارو دیدی ؟ من مدرسه ولی نمیام خونه ...وسایلمو جمع میکنم می رم خونه ی جیمین ...باعث سقوط سهام و .....شدم نمی خوام بیشتر از این اذیت بشی ....تو آپا ی خوبی بودی ...
* پایان مکالمه *
_ بیا بریم دم خونه ی جیمن ...چند تا هم فیلم بردار و عکس بردار بگو بیان
چان= برنامت چیه
_ می خوام ...........
.....................
جاهای حساس تموم کردن واقعا کیف می ده ...
۲۶ لایک
۱۸ کامنت
بوس 💗🎀
۱۲.۸k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.