عشق دو طرفه
عشق دو طرفه
پارت۲
(ویو ا/ت)
بعد بازی دل دردم بیشتر شد
رفتم تو اتاقم تا بخابم
خودمو تا میتونسنم جمع کردم
هر کاری میکردم خابم نمی گرفت
دردم هی بدتر میشد و اشکام ریختن
(ویو نامجون)
از وقتی اومد بی حال بود
بعدی بازی هم بدتر شده بود
یکم نگران شدم رفتم در اتاقش
هرچی در زدم جوابی نداد
رفتم داخل دیدم خودشو جمع کرده
و داره گریه میکنه
رفتمو دستامو گذاشتم رو شونه هاش
علامت نامجون_ علامت ا/ت+
_ هی ا/ت
+بله
_از کی این طوری شدی
+نمیدونم
_بیا بریم دکتر
+نمیخام
_لباساتو زود عوض کن منتظر نمونم
+به تو چه اصن
_ا/ت؟
+هوف باشه
(ویو راوی)
ا/ت و نامجون به دکتر رفتن
و دکتر هم گف کم خونی شدید داره
به ا/ت خون تزریق کردن و قرص آهن دادن بش
(قرص آهن ب کم خونی کمک میکنه)
ساعت چهار صبح خسته برگشتن خونه
و گرفتن خابیدن
فرداش هم برا صبحانه اعضا بیدار شدن
جز نامجون و ا/ت
ته و کوک هم منحرف شدن و گفتن نکنه کارای خاک بر سری میکنن😈
جیمین گف:نه داشم دیشب ا/ت حالش بد بودو نامی فهمید بردش دکتر
همه تعجب کردن
نامی و ا/ت هم اومدن
نامجون گف چقه صدا میدید نزاشین بخابم
ا/ت هم چشاش قرمز بود معلوم بود کلی گریه کرده
جیمین گف ا/ت تو گریه کرد؟
ا/ت گف اره یکم
نامجون گف بچا نظرتون در مورد ی مسافرت چیه
همه گفتن بله جز ا/ت
اونو هم راضی کردن بیاد
(ویو نامجون)
هرکی رفت ی چی بگیره
برا فردا مسافرت
منو ا/ت و کوک هم رفتیم خوراکی بگیریم
ا/ت شیرموز گرفتو مث چی با هم دعوا میکردن وای چه کیوت شده بود
نه نامی تو نباید عاشقش بشی
هی شما دوتا کوک برو برا خدت شیرموز بگیر..
بعدشم برگشتیم
بچه ها با ماشین جیهوپ رفتن
و منو کوک و ا/ت هم با ماشین جیمین
(ویو کوک)
منم جلو بشینم تا این مرغای عاشق پیش هم باشن
_هی کوک برو پشت من جلو بشینم
+خودت برو پشت
_کوک
+نمیخام
_هوف باشه
ا/ت خابید و سرش افتاد رو شونه نامجون
نامجون هم خابیدو سرش رفت رو سر ا/ت
جیمین هی
این مرغا رو ببین
خندیدیم و رفتیم تا باز خوراکی بگیریم
رسیدم وسط جنگل بود ا/ت و نامجون هم تازه بیدار شدن
ناهار رو جین و ا/ت درست کردن
نامجون و جیمین هم هم چوب جمع کردن برا شب
بقیه هم چادر زدن
چن تا چوب بزرگ رو هم بجای صندلی برداشتیم
و دایره ای گذاشتیمو
چن تا چوب دیگه هم برا میز
(اصن ایده خلاقانه ادمینو ببینید)
بعد که تموم شد رفتیم مافیا بازی کنیم
(ویو ا/ت)
به من که اصن شک نداشتن
و شوگا هم جوری مظلوم بازی در اورد که هیشکی نمیفهمید مافیا ایم
مافیا ها پیروز شدن ما بردیممممم
شرط برا پارت بعدی
لایک:۳
کامنت:۵
پارت۲
(ویو ا/ت)
بعد بازی دل دردم بیشتر شد
رفتم تو اتاقم تا بخابم
خودمو تا میتونسنم جمع کردم
هر کاری میکردم خابم نمی گرفت
دردم هی بدتر میشد و اشکام ریختن
(ویو نامجون)
از وقتی اومد بی حال بود
بعدی بازی هم بدتر شده بود
یکم نگران شدم رفتم در اتاقش
هرچی در زدم جوابی نداد
رفتم داخل دیدم خودشو جمع کرده
و داره گریه میکنه
رفتمو دستامو گذاشتم رو شونه هاش
علامت نامجون_ علامت ا/ت+
_ هی ا/ت
+بله
_از کی این طوری شدی
+نمیدونم
_بیا بریم دکتر
+نمیخام
_لباساتو زود عوض کن منتظر نمونم
+به تو چه اصن
_ا/ت؟
+هوف باشه
(ویو راوی)
ا/ت و نامجون به دکتر رفتن
و دکتر هم گف کم خونی شدید داره
به ا/ت خون تزریق کردن و قرص آهن دادن بش
(قرص آهن ب کم خونی کمک میکنه)
ساعت چهار صبح خسته برگشتن خونه
و گرفتن خابیدن
فرداش هم برا صبحانه اعضا بیدار شدن
جز نامجون و ا/ت
ته و کوک هم منحرف شدن و گفتن نکنه کارای خاک بر سری میکنن😈
جیمین گف:نه داشم دیشب ا/ت حالش بد بودو نامی فهمید بردش دکتر
همه تعجب کردن
نامی و ا/ت هم اومدن
نامجون گف چقه صدا میدید نزاشین بخابم
ا/ت هم چشاش قرمز بود معلوم بود کلی گریه کرده
جیمین گف ا/ت تو گریه کرد؟
ا/ت گف اره یکم
نامجون گف بچا نظرتون در مورد ی مسافرت چیه
همه گفتن بله جز ا/ت
اونو هم راضی کردن بیاد
(ویو نامجون)
هرکی رفت ی چی بگیره
برا فردا مسافرت
منو ا/ت و کوک هم رفتیم خوراکی بگیریم
ا/ت شیرموز گرفتو مث چی با هم دعوا میکردن وای چه کیوت شده بود
نه نامی تو نباید عاشقش بشی
هی شما دوتا کوک برو برا خدت شیرموز بگیر..
بعدشم برگشتیم
بچه ها با ماشین جیهوپ رفتن
و منو کوک و ا/ت هم با ماشین جیمین
(ویو کوک)
منم جلو بشینم تا این مرغای عاشق پیش هم باشن
_هی کوک برو پشت من جلو بشینم
+خودت برو پشت
_کوک
+نمیخام
_هوف باشه
ا/ت خابید و سرش افتاد رو شونه نامجون
نامجون هم خابیدو سرش رفت رو سر ا/ت
جیمین هی
این مرغا رو ببین
خندیدیم و رفتیم تا باز خوراکی بگیریم
رسیدم وسط جنگل بود ا/ت و نامجون هم تازه بیدار شدن
ناهار رو جین و ا/ت درست کردن
نامجون و جیمین هم هم چوب جمع کردن برا شب
بقیه هم چادر زدن
چن تا چوب بزرگ رو هم بجای صندلی برداشتیم
و دایره ای گذاشتیمو
چن تا چوب دیگه هم برا میز
(اصن ایده خلاقانه ادمینو ببینید)
بعد که تموم شد رفتیم مافیا بازی کنیم
(ویو ا/ت)
به من که اصن شک نداشتن
و شوگا هم جوری مظلوم بازی در اورد که هیشکی نمیفهمید مافیا ایم
مافیا ها پیروز شدن ما بردیممممم
شرط برا پارت بعدی
لایک:۳
کامنت:۵
۸.۳k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.