قلب شیشه ای پارت⑦②
قلب شیشه ای پارت⑦②
جونگکوک: نگاشون نکنید و بی توجه ازشون رد شین
*ات سرشو پایین میاره*
جیمین: عا ات خوبــــــــــــــــی
_رسیدن به کلاس_
تهیونگ: امروز من پیش ات میشینم
شوگا: خب پس این طوری می شینیم
جیمین. *پشت ات*
شوگا&ات&تهیونگ
جونگکوک. *جلوی ات*
ات: اخه شاید اونا فکرای بدی بکنن اخه همه پسرین و فقط منـــ...
شوگا: گو نخور بشین سرجات😐
ات: من دارم ابراز احساسات می کنم بعد تووو...😑
شوگا: بعد منـــ...
یجی: وای ات جونم
ات: لعنت بر خروس بی محل*یواش*
یجی: چیزی گفتی
ات: نوچ
یجی: میای مثل قبل شیممممم
ات: عام فکر نکنم..
یجی: ات گو خوردم اون بست فرندم،لیای کره خر فقط چون بهت حسودی میکرد اومد منو کشوند سمت خودش تا تنها شیییی، ات من گو خوردم🥲
ات: امـ..
مین: سلامممم سریع سرجاتون که درس رو شروع کنم
لیا: خانوم مین، ات همیشه داره کلاسو بهم میریزه و همه دورشن
ات: ممنون از تعریفت
لیا: عا.....*فشاری و حرصی* خواهش...
___________زنگ تفریح___________
مین: خب زنگ خورد برای فردا که... عا فردا تعطیله یک روز بخاطر روز دوستی کشور ما با کشور های دیگه... خب پس تکالیف رو اخر میدم و الان میرم..
لیا: کوک
جونگکوک: درد باز چته
ات: چص عمم رو میخواد
لیا: حالا هر وقت بیام تو زر بزن دهنت خسته نشد
ات: به لطف شما نه
یجی: لیا برو گمشو که ریدی به زندگیم
لیا: لطف کردم بهتا
ات: خفه شو
ویو ات
یکدفعه لیا بهم حمله کرد و موهام رو کشید و منم کم نیاوردم و موهاشو گرفتم و کشیدم تا حالش جا بیاد
ات: ولم کن مشکل داری
لیا: من فقط به کوک یک چیزی گفتم تو چرا پریدی وسط
ات؛: دوس داشتم تو فضولی
جونگکوک: ات ولش کن
ات: باش اونم باید ولم کنه
لیا: خوا
ولش کردم و اونم ولم کرد
لیا: بعدا بهت میرسم
ات: می بینیم
جونگکوک: چیکارش داشتی اخه اومد باهام کار داشت
ات: خب نباید می داشت
جونگکوک: این کارت اصلا خوب نبود..
مین: خب زنگه شیمی شده
عاممممم جیمین تو بیا
جیمین: شانس نداریم که
ات: دقیقا دیروز داشتی خودتو جر میدادی واس شیمی
جیمین:&&&&&&&
مین: خب بعدش
جیمین&&&&
مین: خب کارت خوب بود بشین
لیا: خانوم مین من پاهام درد می کنه میشه برم خونه
مین: برو از مدیر اجازه بگیر
ات: منم سرم درد می کنه میشه برم
جونگکوک: من چشمام میسوزه میتونم برم
جیمین: حالت تهوع دارم می خوام برم خونه
شوگا: سرگیجه دارم خانوم مین منم برم
تهیونگ:خانوم من الانه که بمیرم می خوام برم خونه
هیونجین: من کلیه هام کار نمی کنه الان میرینم اینجا می خوام برم
یجی: کونـ.ـم میسوزع
مایکل: اسهال گرفتم می تونم برم خونه تو ظرف بریزم تقدیم پزشکا کنم
مین: چه خبره تونه همه مریض بازی در میارید همه برین دفتر ببینید چی میشه
ات: نه
مین: به خاطر اینکه برید خونه
ات: میسی
_رسیدن به خونه_
تهیونگ:...
«ی پارت دیگه هم میزارم»
جونگکوک: نگاشون نکنید و بی توجه ازشون رد شین
*ات سرشو پایین میاره*
جیمین: عا ات خوبــــــــــــــــی
_رسیدن به کلاس_
تهیونگ: امروز من پیش ات میشینم
شوگا: خب پس این طوری می شینیم
جیمین. *پشت ات*
شوگا&ات&تهیونگ
جونگکوک. *جلوی ات*
ات: اخه شاید اونا فکرای بدی بکنن اخه همه پسرین و فقط منـــ...
شوگا: گو نخور بشین سرجات😐
ات: من دارم ابراز احساسات می کنم بعد تووو...😑
شوگا: بعد منـــ...
یجی: وای ات جونم
ات: لعنت بر خروس بی محل*یواش*
یجی: چیزی گفتی
ات: نوچ
یجی: میای مثل قبل شیممممم
ات: عام فکر نکنم..
یجی: ات گو خوردم اون بست فرندم،لیای کره خر فقط چون بهت حسودی میکرد اومد منو کشوند سمت خودش تا تنها شیییی، ات من گو خوردم🥲
ات: امـ..
مین: سلامممم سریع سرجاتون که درس رو شروع کنم
لیا: خانوم مین، ات همیشه داره کلاسو بهم میریزه و همه دورشن
ات: ممنون از تعریفت
لیا: عا.....*فشاری و حرصی* خواهش...
___________زنگ تفریح___________
مین: خب زنگ خورد برای فردا که... عا فردا تعطیله یک روز بخاطر روز دوستی کشور ما با کشور های دیگه... خب پس تکالیف رو اخر میدم و الان میرم..
لیا: کوک
جونگکوک: درد باز چته
ات: چص عمم رو میخواد
لیا: حالا هر وقت بیام تو زر بزن دهنت خسته نشد
ات: به لطف شما نه
یجی: لیا برو گمشو که ریدی به زندگیم
لیا: لطف کردم بهتا
ات: خفه شو
ویو ات
یکدفعه لیا بهم حمله کرد و موهام رو کشید و منم کم نیاوردم و موهاشو گرفتم و کشیدم تا حالش جا بیاد
ات: ولم کن مشکل داری
لیا: من فقط به کوک یک چیزی گفتم تو چرا پریدی وسط
ات؛: دوس داشتم تو فضولی
جونگکوک: ات ولش کن
ات: باش اونم باید ولم کنه
لیا: خوا
ولش کردم و اونم ولم کرد
لیا: بعدا بهت میرسم
ات: می بینیم
جونگکوک: چیکارش داشتی اخه اومد باهام کار داشت
ات: خب نباید می داشت
جونگکوک: این کارت اصلا خوب نبود..
مین: خب زنگه شیمی شده
عاممممم جیمین تو بیا
جیمین: شانس نداریم که
ات: دقیقا دیروز داشتی خودتو جر میدادی واس شیمی
جیمین:&&&&&&&
مین: خب بعدش
جیمین&&&&
مین: خب کارت خوب بود بشین
لیا: خانوم مین من پاهام درد می کنه میشه برم خونه
مین: برو از مدیر اجازه بگیر
ات: منم سرم درد می کنه میشه برم
جونگکوک: من چشمام میسوزه میتونم برم
جیمین: حالت تهوع دارم می خوام برم خونه
شوگا: سرگیجه دارم خانوم مین منم برم
تهیونگ:خانوم من الانه که بمیرم می خوام برم خونه
هیونجین: من کلیه هام کار نمی کنه الان میرینم اینجا می خوام برم
یجی: کونـ.ـم میسوزع
مایکل: اسهال گرفتم می تونم برم خونه تو ظرف بریزم تقدیم پزشکا کنم
مین: چه خبره تونه همه مریض بازی در میارید همه برین دفتر ببینید چی میشه
ات: نه
مین: به خاطر اینکه برید خونه
ات: میسی
_رسیدن به خونه_
تهیونگ:...
«ی پارت دیگه هم میزارم»
۱۱.۶k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.