p5
p5
ا.ت و جنی کنار هم نشسته بودن که اجوما صداشون زد ، ساعت ۹شده بود و همه ندیمه ها بیدار شده بودن و داخل پذیرایی بودن
ویو ا.ت
من و جنی هم رفتیم و اجوما به ما و یکی دیگه جارو کردن رو داد ، ماهم رفتیم سر کار هامون
ا.ت : سلام ، اسمت چیه
ندیمه : سلام ، اسمم رزی ، پارک رزان اما میتونید رزی صدام کنید ، اسم شما چیه
ا.ت : من ا.تم و اون هم بهترین دوست من جنیه ( اشاره کردن به جنی )
جنی : خوشبختم
رزی : همچنین
ا.ت : خوش و بش دیگه بسه بریم خونه رو جارو کنیم تا خانم چوی نیومده
و رفتن کل خونه رو جارو کشیدن
پرش زمانی به ساعت ۷شب
جنی ، روزی و ا.ت داشتن میرفتن داخل اتاق که اجوما از پشت ا.ت رو صدا زد
اجوما : ا.ت دخترم یه دقیقه بیا کارت دارم
ا.ت : شما دوتا برین من میام ( رو به جنی و رزی )
ا.ت میره پیش اجوما
اجوما: ا.ت دخترم امروز یکی از ندیمه ها مریض شده و تو بجاش برو داخل آشپز خونه طرفا رو بشور
ا.ت : چشم خانم چوی
اجوما : دخترم با من راحت باش و بهم بگو اجوما
ا.ت : باشه اجوما
اجوما : آفرین دخترم الان هم رو داخل آشپز خونه و طرفا رو بشور
ا.ت رفت داخل آشپزخونه و شروع کرد به شستن ظرفا
پرش زمانی به ۱ساعت بعد
جنی نگران ا.ت میشه ...
خماریییییییی تا................
لایک ۵
کامنت۱۰
#ادامه دارد
ا.ت و جنی کنار هم نشسته بودن که اجوما صداشون زد ، ساعت ۹شده بود و همه ندیمه ها بیدار شده بودن و داخل پذیرایی بودن
ویو ا.ت
من و جنی هم رفتیم و اجوما به ما و یکی دیگه جارو کردن رو داد ، ماهم رفتیم سر کار هامون
ا.ت : سلام ، اسمت چیه
ندیمه : سلام ، اسمم رزی ، پارک رزان اما میتونید رزی صدام کنید ، اسم شما چیه
ا.ت : من ا.تم و اون هم بهترین دوست من جنیه ( اشاره کردن به جنی )
جنی : خوشبختم
رزی : همچنین
ا.ت : خوش و بش دیگه بسه بریم خونه رو جارو کنیم تا خانم چوی نیومده
و رفتن کل خونه رو جارو کشیدن
پرش زمانی به ساعت ۷شب
جنی ، روزی و ا.ت داشتن میرفتن داخل اتاق که اجوما از پشت ا.ت رو صدا زد
اجوما : ا.ت دخترم یه دقیقه بیا کارت دارم
ا.ت : شما دوتا برین من میام ( رو به جنی و رزی )
ا.ت میره پیش اجوما
اجوما: ا.ت دخترم امروز یکی از ندیمه ها مریض شده و تو بجاش برو داخل آشپز خونه طرفا رو بشور
ا.ت : چشم خانم چوی
اجوما : دخترم با من راحت باش و بهم بگو اجوما
ا.ت : باشه اجوما
اجوما : آفرین دخترم الان هم رو داخل آشپز خونه و طرفا رو بشور
ا.ت رفت داخل آشپزخونه و شروع کرد به شستن ظرفا
پرش زمانی به ۱ساعت بعد
جنی نگران ا.ت میشه ...
خماریییییییی تا................
لایک ۵
کامنت۱۰
#ادامه دارد
۴.۸k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.