p7
p7
ویو ات
رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم واز تو کمد یه تیشرت و یه شلوارک پوشیدم و موهامو خشک کردم و گوشیمو برداشتم و رفتم پایین دیدم روکاناپه نشسته و سرش تو گوشیه رفتم کنارش وایستادم
+اهم
÷چه عجب
+ببخشید کارداشتم یعنی در واقع با تلفنم حرف میزدم
-با تلفنت ؟؟؟بعد اونوقت باکی ؟؟؟
+واععع !!چرا باز جوییم میکنی ؟؟؟
-ببخشیدا ولی حق ندارم بفهمم بیب من داره باکی حرف میزنه ؟؟؟
+جانمممممممم؟؟؟بیب تو ؟؟؟ چه زودددد من حتی جواب پیشنهادت رو ندادم ...
- یک همونی که شنیدی دو اینکه جوابت اگرم نه باشه بازم مال منی
+اوکی
-یه چیز دیگه از این به بعد اینجا زندگی میکنی الانم باهم میریم خونت وسایلتو بردار اوناییی که نیاز داری رو بعدشتم باهم میریم خرید!!اوکی؟؟
ولی قبلش صبحونه میخوریم خدمتکارا دارن میرو میچینن
+قبل اینکه بهم بگی همه چیو بریدی و دوختی !!
-همینه که هست الانم بی ولش خودم عملیش میکنم
ات گیج شد که راجب چی داشت حرف میزد چیو عملیش میکنه که یهو کوک دسشو گرفتو نشوندش رو پاهاش .
+یواش داری چی کار میکنی؟؟؟
-نمیبینی دوسک داشتم بیبم رو پاهام بشینه
+اوکی
-دوست دارم
+_____
-چرا جواب نمیدی؟؟؟
+خوب راستش ... ای وایییییییی یادم نبود بدبخت شدم (قرار بود برم شرکتتتتت واییی اصا یادم نبوددد )
ات از رو پاهاز کوک بلند میشه و به دو میره تو اتاق وکوک هم دنبالش میره
-میشه بگی دقیقا ی شد؟؟
+باید برمممم شر(وایی نه کسی از اینکه بابام یه مافیاست خبر ندارع =توذهنش)
-کجا میخوای بری؟؟؟
+هیچی فقط برو بیرون باید حاضر شم دیرم شدع
-نوچ من جایی نمیرم تا وقتی بهم نگی کجا میخوای بری
+اوکی من میرم حموم لباس عوض کنم 🏃🏻♀️🚶🏻♀️
-واعععع
۵ مین بعد ات از حموم در اومده ولباسای دیشبشو پوشیده
-کجا میخوای بری بیب ؟؟
+بعدا بهت میگم فقط چطوری بگم ؟؟
-شمارمو تو گوشیت سیو کردم 😉
+اوکی بای بای
کا یهو کوک رفت درو بستو خودشم جلوش واستاد
+ برو اونور دیرم شدع
-نخیر یه شرط داره
+چییی بگو
-یه بوس بهم بده بعدش میتونی بری اونم با ماشینی که من برات بدم .
ات یه بوسه به صورت کوک زد
+خب حالا بکش
-اینجوری نمیشه
+ترو خدا برو کنار بوست کردم دیگه ؟؟؟
-وایسا !!
(کوک دسشو دور کمر ات حلقه کرد بعدم لباشو رو لبای ات گذاشت و بعد ۵ مین ولش کرد)
+اوفففففف بسه دیگه اه چنان مک زدی که از لبام خون اومد .
--باشه حالا میتونی بری بای بیب
+اوکی بایییی
+اسمت چیه ؟؟
-کوک
ات با سرعت رفت سمت ماشینی که کوک گفته بود و با سرعت رفت سمت شرکت
وقتی رسید پدرش هنوز نیومده بود
پس رفت تواتاقی کا قبلا برای پدرش بود والان برای اون بود ومونشی هم رفت اتاق ات وهمه چیو بهش توضیح داد کا باید چه کارایی که و ....
ویو ات
رفتم حموم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم واز تو کمد یه تیشرت و یه شلوارک پوشیدم و موهامو خشک کردم و گوشیمو برداشتم و رفتم پایین دیدم روکاناپه نشسته و سرش تو گوشیه رفتم کنارش وایستادم
+اهم
÷چه عجب
+ببخشید کارداشتم یعنی در واقع با تلفنم حرف میزدم
-با تلفنت ؟؟؟بعد اونوقت باکی ؟؟؟
+واععع !!چرا باز جوییم میکنی ؟؟؟
-ببخشیدا ولی حق ندارم بفهمم بیب من داره باکی حرف میزنه ؟؟؟
+جانمممممممم؟؟؟بیب تو ؟؟؟ چه زودددد من حتی جواب پیشنهادت رو ندادم ...
- یک همونی که شنیدی دو اینکه جوابت اگرم نه باشه بازم مال منی
+اوکی
-یه چیز دیگه از این به بعد اینجا زندگی میکنی الانم باهم میریم خونت وسایلتو بردار اوناییی که نیاز داری رو بعدشتم باهم میریم خرید!!اوکی؟؟
ولی قبلش صبحونه میخوریم خدمتکارا دارن میرو میچینن
+قبل اینکه بهم بگی همه چیو بریدی و دوختی !!
-همینه که هست الانم بی ولش خودم عملیش میکنم
ات گیج شد که راجب چی داشت حرف میزد چیو عملیش میکنه که یهو کوک دسشو گرفتو نشوندش رو پاهاش .
+یواش داری چی کار میکنی؟؟؟
-نمیبینی دوسک داشتم بیبم رو پاهام بشینه
+اوکی
-دوست دارم
+_____
-چرا جواب نمیدی؟؟؟
+خوب راستش ... ای وایییییییی یادم نبود بدبخت شدم (قرار بود برم شرکتتتتت واییی اصا یادم نبوددد )
ات از رو پاهاز کوک بلند میشه و به دو میره تو اتاق وکوک هم دنبالش میره
-میشه بگی دقیقا ی شد؟؟
+باید برمممم شر(وایی نه کسی از اینکه بابام یه مافیاست خبر ندارع =توذهنش)
-کجا میخوای بری؟؟؟
+هیچی فقط برو بیرون باید حاضر شم دیرم شدع
-نوچ من جایی نمیرم تا وقتی بهم نگی کجا میخوای بری
+اوکی من میرم حموم لباس عوض کنم 🏃🏻♀️🚶🏻♀️
-واعععع
۵ مین بعد ات از حموم در اومده ولباسای دیشبشو پوشیده
-کجا میخوای بری بیب ؟؟
+بعدا بهت میگم فقط چطوری بگم ؟؟
-شمارمو تو گوشیت سیو کردم 😉
+اوکی بای بای
کا یهو کوک رفت درو بستو خودشم جلوش واستاد
+ برو اونور دیرم شدع
-نخیر یه شرط داره
+چییی بگو
-یه بوس بهم بده بعدش میتونی بری اونم با ماشینی که من برات بدم .
ات یه بوسه به صورت کوک زد
+خب حالا بکش
-اینجوری نمیشه
+ترو خدا برو کنار بوست کردم دیگه ؟؟؟
-وایسا !!
(کوک دسشو دور کمر ات حلقه کرد بعدم لباشو رو لبای ات گذاشت و بعد ۵ مین ولش کرد)
+اوفففففف بسه دیگه اه چنان مک زدی که از لبام خون اومد .
--باشه حالا میتونی بری بای بیب
+اوکی بایییی
+اسمت چیه ؟؟
-کوک
ات با سرعت رفت سمت ماشینی که کوک گفته بود و با سرعت رفت سمت شرکت
وقتی رسید پدرش هنوز نیومده بود
پس رفت تواتاقی کا قبلا برای پدرش بود والان برای اون بود ومونشی هم رفت اتاق ات وهمه چیو بهش توضیح داد کا باید چه کارایی که و ....
۵.۷k
۱۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.