پارت 2
مامان کوک: سلام عزیزم خوبی؟
کوک: خوبم ممنون مامان
ات: سلام خانم جئون منم از دیدنتون خوشحال شدم
ات:ببخشید من یه تماس فوری برام پیش اومد
(مکالمه)
ات: بله
جین: سلام ات چطوری؟
ات:سلام من خوبم تو خوبی؟
جین: خوبم
ات:راستی چیکار داشتی زنگ زدی؟
جین: میخواستم برای تولد یونا چیزی بگیرم ولی نمیدونم چی دوس داره می خواستم از تو بپرسم
ات: مطمئنم اگه براش رز آبی بگیری عاشقش شه
جین: ممنون ات همینو براش میگیرم
ات: خواهش میکنم, کاری نداری
جین: نه
ات: خدافظ
جین: خدافظ
ات: قطع کردمو رفتم سمت میز که مامان کوک دستمو کشید
مامان کوک: داشتی با کی حرف میزدی؟
ات:چی
مامان کوک: جوابمو بده دوس پسرت بود ؟
ات نه اون...
مامان کوک دختره ی هرزه
دستمو کشیدو منو برد سمت میزی که کوک اون جا بود
کوک: خوبم ممنون مامان
ات: سلام خانم جئون منم از دیدنتون خوشحال شدم
ات:ببخشید من یه تماس فوری برام پیش اومد
(مکالمه)
ات: بله
جین: سلام ات چطوری؟
ات:سلام من خوبم تو خوبی؟
جین: خوبم
ات:راستی چیکار داشتی زنگ زدی؟
جین: میخواستم برای تولد یونا چیزی بگیرم ولی نمیدونم چی دوس داره می خواستم از تو بپرسم
ات: مطمئنم اگه براش رز آبی بگیری عاشقش شه
جین: ممنون ات همینو براش میگیرم
ات: خواهش میکنم, کاری نداری
جین: نه
ات: خدافظ
جین: خدافظ
ات: قطع کردمو رفتم سمت میز که مامان کوک دستمو کشید
مامان کوک: داشتی با کی حرف میزدی؟
ات:چی
مامان کوک: جوابمو بده دوس پسرت بود ؟
ات نه اون...
مامان کوک دختره ی هرزه
دستمو کشیدو منو برد سمت میزی که کوک اون جا بود
۲۹.۶k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.