به مافیا نباید عاشق شه ولی...
به مافیا نباید عاشق شه ولی...
پارت ۷
ویو ات:وقتی غذام تموم شد سریع رفتم تو اتاق دلم درد میکرد پریود شده بودم انقدر دلم درد میکرد که گریم گرفت و بند نمیومد
ویو جیمین:وقتی غذامو خوردم رفتم تو اتاق که صدای گریه شنیدم صدای ات بود رفتم دم اتاقشو در زدم
بله
×ات میشه بیام
(اشکاشو پاک کرد)بله
×خوبی؟چرا گریه میکنی؟
چیزی نیست فقط....فقط...
×فقط چی؟
پریود شدم(سرشو انداخت پایین)
×عیبی نداره کجای دلته
اینجا(نشون داد)
×شروع کرد به ماساژ دادن
پارت ۷
ویو ات:وقتی غذام تموم شد سریع رفتم تو اتاق دلم درد میکرد پریود شده بودم انقدر دلم درد میکرد که گریم گرفت و بند نمیومد
ویو جیمین:وقتی غذامو خوردم رفتم تو اتاق که صدای گریه شنیدم صدای ات بود رفتم دم اتاقشو در زدم
بله
×ات میشه بیام
(اشکاشو پاک کرد)بله
×خوبی؟چرا گریه میکنی؟
چیزی نیست فقط....فقط...
×فقط چی؟
پریود شدم(سرشو انداخت پایین)
×عیبی نداره کجای دلته
اینجا(نشون داد)
×شروع کرد به ماساژ دادن
۱.۷k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.