کوک: نه اینجا یه گاو (دور از جون خدانکنه) خوابیده خوب مگه
کوک: نه اینجا یه گاو (دور از جون خدانکنه) خوابیده خوب مگه نمیبینی من اینجام ای بابا چشماتو یه دور با اسید باید بشوری
لینا: دیوونه باشه بگیر بخواب ما کاری به تو نداریم من اومدم مینسو را ببرم
کوک: اونوقت کجا
لینا: به شما چه اقای کوک(خنده)
کوک: نمیشه مینسو پیشم میمونه
لینا: نمیشه باید برای برند کلی برنامه ریزی کنیم
لی جیون: سلام دوستانصبحتون بخیر
مینسو: عا سلام لی جیون صبح بخیر
لی: تصمیم ندارید بریم
مینسو: اما کجا اصلا چه خبره اول صبحی
لینا: عزیزم این لباسا را اثردن طراحا خودته دیگه
مینسو: واقعا (خنده)
لینا: دیوونه خودتم یادت نیست چیمار کردی پاشو دیگه قراره اینارو تن چند تا مدل مشهور کنن
مینسث: چییییی(جیغ)
مینسو پاشد و روی تخت وایساد و لینا را که پاینن تخت بود بغل کرد
کوک و لی جیون: اروم دختر
مینسو: چه هماهنگ
کوک: چه ربطی داشت (پوکر نگاش کرد)
مینسو: باشه بابا عصبانی نشو
خیلی خوشحالم قراره لباسم را مدل بپوشهههههه
کوک: افرین بیب تو فوق العاده ای بهت افتخار میکنم میدونستم میتونی تو بهترینی
ببخشید این پارت کم بود من دیگه انگشتام نمیکشه
ادامه دارد...
لینا: دیوونه باشه بگیر بخواب ما کاری به تو نداریم من اومدم مینسو را ببرم
کوک: اونوقت کجا
لینا: به شما چه اقای کوک(خنده)
کوک: نمیشه مینسو پیشم میمونه
لینا: نمیشه باید برای برند کلی برنامه ریزی کنیم
لی جیون: سلام دوستانصبحتون بخیر
مینسو: عا سلام لی جیون صبح بخیر
لی: تصمیم ندارید بریم
مینسو: اما کجا اصلا چه خبره اول صبحی
لینا: عزیزم این لباسا را اثردن طراحا خودته دیگه
مینسو: واقعا (خنده)
لینا: دیوونه خودتم یادت نیست چیمار کردی پاشو دیگه قراره اینارو تن چند تا مدل مشهور کنن
مینسث: چییییی(جیغ)
مینسو پاشد و روی تخت وایساد و لینا را که پاینن تخت بود بغل کرد
کوک و لی جیون: اروم دختر
مینسو: چه هماهنگ
کوک: چه ربطی داشت (پوکر نگاش کرد)
مینسو: باشه بابا عصبانی نشو
خیلی خوشحالم قراره لباسم را مدل بپوشهههههه
کوک: افرین بیب تو فوق العاده ای بهت افتخار میکنم میدونستم میتونی تو بهترینی
ببخشید این پارت کم بود من دیگه انگشتام نمیکشه
ادامه دارد...
۳.۲k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.