پارت 3زندگی مزخرف

دود
شب
ماه
تیرس نه؟
دوست داری ادامشون بدم؟
عایششش بازم پارازیت
وقتش نیس دیگه بسه
باید واسه کار مهمی که دارم از سریال بزنم
مشکلی نیست
تنها چیزی که از این سریاله دوست دارم همین جمله هاست
که تقریبا نصفشو شنیدم
*صدای در
اوشیما: بلند شو تا در تالار رو به فک و فامیلا وا نشده آماده شو
اوکیییی حالا لطفا در اتاقمو ببند و گمشو
اوشیما:واقعا دارم شوخی نمیکنم!
منم بهت جدی گفتم اوشیما
*محکم در و بست*
رفتم کنار کمد اون لباس چرم جذب مزخرف که کای خریده بود و برداشتم
من از این لباسا متنفرم
فقط .....مجبورم اونم بخاطر یه مشت احمق
موهای کوتاهمو باز کردم و خودمو تو آینه دیدم
کفشای مشکی براقو پوشیدم و رفتم سمت پله ها
اوشیما:وقتشه
میدونم نیازی نیست بگی

در باز شد........



حمایت پلیزززززز:)