p.00
اسم فیک.خواهرم ،خواهرم نیست
ا.ت:من ا.ت هستم ۱۹سالم و امسال فارغالتحصیل میشم از رشته هنر پدرم مردا و فقط مادرم رودارم
جنکوک: من جنگکوک هستم ۲۲سالمه و یه شرکت پوشاک و طراحی لباس دارم مادرم ۷ساله مرده و فقت پدرم رو دارم
خلاصه داستان:مادر ا.ت با یک مرد ازدواج کرده که اون مرد همون پدر جونگکوک عه و قراره با ا.ت به خونه اون بره ا.ت از این قضیه خوشحال نی و جونگکوک هم همین طور و قراره ا.ت و جونگکوک قراره برايه اولین بار همو ببین ولی همه چیز مثل خوار برادر ناتنی پیش نمیره
ا.ت:من ا.ت هستم ۱۹سالم و امسال فارغالتحصیل میشم از رشته هنر پدرم مردا و فقط مادرم رودارم
جنکوک: من جنگکوک هستم ۲۲سالمه و یه شرکت پوشاک و طراحی لباس دارم مادرم ۷ساله مرده و فقت پدرم رو دارم
خلاصه داستان:مادر ا.ت با یک مرد ازدواج کرده که اون مرد همون پدر جونگکوک عه و قراره با ا.ت به خونه اون بره ا.ت از این قضیه خوشحال نی و جونگکوک هم همین طور و قراره ا.ت و جونگکوک قراره برايه اولین بار همو ببین ولی همه چیز مثل خوار برادر ناتنی پیش نمیره
۹۵
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.