بوی 🔮 پارت 31
بوی 🔮 پارت 31
⛓️بد بوی 🔮 پارت 31
که
الا:ا ت ا ت
ا ت:بله چیشده چرا نفس نفس میزنی
الا:این یوپ اومده دنبالت گفت زود صدات کنم کار خیلی مهمی باهات داره
ا ت:باشه من رفتم
الا:باشه
دوییدم پایین
لیا:ا ت کجا
ا ت:کار دارم
با دو خودمو رسوندم دم در مدرسه
ا ت:داداش چیشده
این یوپ :تو و جیمین چه غلطی کردین
ا ت:آروم باش دیشب
این یوپ:دیشب چی میدونی بخاطر این بچه بازی شما ما چقدر ضرر کردیم میدونی....
پریدم وسط حرفش
ا ت:جیمین به من خيانت کرد
این یوپ :چی
ا ت:اره ،دیشب توی بار وقتی داشت دوست دختر قبلیشو می بوسید دیدمش
این یوپ :چ چی چطوری تو توی بار چکار میکردی مطمئنی جیمین بود
ا ت:اره خودش بود هق(اشکام به اختیار میریخت) خودش بود م من رفته بودم دنبال لیا اونو دیدم هق تازه برگشته بود به من میگفت مست بودم هق هق
این یوپ :خودم میکشمش هیچ کس حق نداره اشک خواهر منو دربیاره
داشت میرفت سمت مدرسه خیلی عصبی بود من این عصبی بودن رو میشناسم خیلی خطرناکه دوییدم جلوش
ا ت:داداش چکار می کنی میخوای بکشیش
این یوپ :اگه لازم باشه میکشمش
ا ت:دیونه شدی داداش ولش کن نکشش داداش
این یوپ :تو داری از اون عوضی که به تو خيانت کرده دفاع میکنی
ا ت:اون عرضش اینو نداره ولش کن میخوای جنگ راه بندازی، داداش با این کارت یه جنگ بزرگ راه میفته و اولین کسی که توی این جنگ میمیره ت... هق تویی هق هق اون عوضی لیاقت این کارو نداره
این یوپ بالاخره وایساد دستاشو کرد لای موهاش
این یوپ :اوفففففففففففففففففففففف اوفف اوفف
ا ت:باشه آروم باش
،📳گوشیش زنگ خورد بابام بود
این یوپ :بله بابا
معلومه بابامم بخاطر این کار عصبی بود اگه بفهمه جیمین چکار کرده هیچی جلودارش نیست
⛓️بد بوی 🔮 پارت 31
که
الا:ا ت ا ت
ا ت:بله چیشده چرا نفس نفس میزنی
الا:این یوپ اومده دنبالت گفت زود صدات کنم کار خیلی مهمی باهات داره
ا ت:باشه من رفتم
الا:باشه
دوییدم پایین
لیا:ا ت کجا
ا ت:کار دارم
با دو خودمو رسوندم دم در مدرسه
ا ت:داداش چیشده
این یوپ :تو و جیمین چه غلطی کردین
ا ت:آروم باش دیشب
این یوپ:دیشب چی میدونی بخاطر این بچه بازی شما ما چقدر ضرر کردیم میدونی....
پریدم وسط حرفش
ا ت:جیمین به من خيانت کرد
این یوپ :چی
ا ت:اره ،دیشب توی بار وقتی داشت دوست دختر قبلیشو می بوسید دیدمش
این یوپ :چ چی چطوری تو توی بار چکار میکردی مطمئنی جیمین بود
ا ت:اره خودش بود هق(اشکام به اختیار میریخت) خودش بود م من رفته بودم دنبال لیا اونو دیدم هق تازه برگشته بود به من میگفت مست بودم هق هق
این یوپ :خودم میکشمش هیچ کس حق نداره اشک خواهر منو دربیاره
داشت میرفت سمت مدرسه خیلی عصبی بود من این عصبی بودن رو میشناسم خیلی خطرناکه دوییدم جلوش
ا ت:داداش چکار می کنی میخوای بکشیش
این یوپ :اگه لازم باشه میکشمش
ا ت:دیونه شدی داداش ولش کن نکشش داداش
این یوپ :تو داری از اون عوضی که به تو خيانت کرده دفاع میکنی
ا ت:اون عرضش اینو نداره ولش کن میخوای جنگ راه بندازی، داداش با این کارت یه جنگ بزرگ راه میفته و اولین کسی که توی این جنگ میمیره ت... هق تویی هق هق اون عوضی لیاقت این کارو نداره
این یوپ بالاخره وایساد دستاشو کرد لای موهاش
این یوپ :اوفففففففففففففففففففففف اوفف اوفف
ا ت:باشه آروم باش
،📳گوشیش زنگ خورد بابام بود
این یوپ :بله بابا
معلومه بابامم بخاطر این کار عصبی بود اگه بفهمه جیمین چکار کرده هیچی جلودارش نیست
۱۰.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.