پارت ۱۹
تهیونگ گفت:
_ا/ت چطوری آنا رو ببر تو اتاقه مهمان
+باشه(بغض)
_چرا بغض کردی
+هیچی نیست
_يعني چی هیچی نیست چته(داره میاد نزدیکت صورتت رو ناز ونه)
+به من دست نزن راستی کی میتونم برم از اینجا
-یعنی چی(تعجب)
+گفتم میخوام برم(بغض و عصبی)
_من نمیزارم
+(رفتم بالا)
رفتم بالا و کلی گریه گردم همینجوری گریه میکردم انقدر کریه کرده بودم که دیگه اشکم در نمیومد یه لحظه به وضعیت خودم خندم گرفت اون با عشقش تو اتاقه بعد من دارم با این عشق یک طرفه عذاب میکشم.
پاشدم و رفتم خوابیدم چون معمولا بعده گریه طولانی خسته میشدم و خوابم میبرد.
(فردا صبح):
پاشدم از رخت خواب کارامو انجام دادم که تهیونگ صدام کرد
_کارت دارم
+بله
_ا/ت چطوری آنا رو ببر تو اتاقه مهمان
+باشه(بغض)
_چرا بغض کردی
+هیچی نیست
_يعني چی هیچی نیست چته(داره میاد نزدیکت صورتت رو ناز ونه)
+به من دست نزن راستی کی میتونم برم از اینجا
-یعنی چی(تعجب)
+گفتم میخوام برم(بغض و عصبی)
_من نمیزارم
+(رفتم بالا)
رفتم بالا و کلی گریه گردم همینجوری گریه میکردم انقدر کریه کرده بودم که دیگه اشکم در نمیومد یه لحظه به وضعیت خودم خندم گرفت اون با عشقش تو اتاقه بعد من دارم با این عشق یک طرفه عذاب میکشم.
پاشدم و رفتم خوابیدم چون معمولا بعده گریه طولانی خسته میشدم و خوابم میبرد.
(فردا صبح):
پاشدم از رخت خواب کارامو انجام دادم که تهیونگ صدام کرد
_کارت دارم
+بله
۴.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.