تسلیت میگم از ته قلبم...!
از ظهر که این خبرو شنیدم همش تو خودمم. همش با خودم میگم مگه قرار نبود خوب بشه و از کما بیاد بیرون؟ مگه دکترا نگفتن کم کم سطح هوشیاریش داره میاد بالا؟ اخه چرا خدا ؟ چرا اونایی که خوبنو زود میبری ها ؟
هیچکاری نمیتونستم بکنم ... فقط اومدم تا اینجا خودمو تخلیه کنم. منن ک یه اشنای غریبم دارم اینجوری خود خوری میکنم...خدا به دختراشون صبر بده...همین پارسال از شنیدن خبر باردار بودنشون مطلع شدم و یه دنیا خوشحال شدم. ولی الان... .
من هیچ ایدی یا ادرسی از دختراشون ندارم ولی واقعن از ته قلبم که داره به شدت برای این خانم مهربان میسوزه بهشون تسلیت میگم و امیدوارم دختراشون بتونن به خوبی اخرین یادگاری مادرشونو بزرگ کنن و هر روز تو گوشش از بهترین و مهربانترین مادر دنیا لالایی بخونن... .
من اشک ریختم...نمیتونم با نبودشون تو دنیا کنار بیام...اصلا نمیتونم..من چهارساله ک ایشونو به خوبی میشناسم و خیلی به من لطف دارن ... با یکی از دختراشون هم سن هستیم و با کمال تاسف بهش میگم (...) اخه چی میتونم بگم ؟ منی که یه اشنای دورم و خودم دارم از نبودنشون زجر میکشم چی میتونم برای دلداریشون بگم؟
خدایا وقتی یکی دوتا از بهترین افراد زندگیم که حقشون نبود بمیرنو بردی بهت گفتم خوبارو نبر....نگفتم؟ اون نوزاد بیچاره چه گناهی کرده که حتا نتونسته چهره مادر مهربانشو ببینه ؟ همسر و دخترانش چی ها ؟
*وقتی خبر بین همکارانشون پیچیده اداره کلا رفته تو سکوت ... همین هفته پیش بود که برای زنده شدن خاطراتم به اتاقتون رفتمو از خدا خاستم تا به زودی با طفل زیباتون دوباره درهارو باز کنید و دوباره به تنیدن تار و پود و کشیدن نقش روی گلیم و قالی به اداره صفا بدین..
دیگه نمیتونم تحمل کنم پس میگم....خانم حمامیان عزیزم ، امیدوارم بهترین مکان رو تو دنیای بعد از مرگ داشته باشین و هر روز از دختران و نوزاد زیباتون به خوبی مراقبت کنید ... بشدت بهتون ارادت دارم.
دوستتون.دارم 🥺🖤🥀
هیچکاری نمیتونستم بکنم ... فقط اومدم تا اینجا خودمو تخلیه کنم. منن ک یه اشنای غریبم دارم اینجوری خود خوری میکنم...خدا به دختراشون صبر بده...همین پارسال از شنیدن خبر باردار بودنشون مطلع شدم و یه دنیا خوشحال شدم. ولی الان... .
من هیچ ایدی یا ادرسی از دختراشون ندارم ولی واقعن از ته قلبم که داره به شدت برای این خانم مهربان میسوزه بهشون تسلیت میگم و امیدوارم دختراشون بتونن به خوبی اخرین یادگاری مادرشونو بزرگ کنن و هر روز تو گوشش از بهترین و مهربانترین مادر دنیا لالایی بخونن... .
من اشک ریختم...نمیتونم با نبودشون تو دنیا کنار بیام...اصلا نمیتونم..من چهارساله ک ایشونو به خوبی میشناسم و خیلی به من لطف دارن ... با یکی از دختراشون هم سن هستیم و با کمال تاسف بهش میگم (...) اخه چی میتونم بگم ؟ منی که یه اشنای دورم و خودم دارم از نبودنشون زجر میکشم چی میتونم برای دلداریشون بگم؟
خدایا وقتی یکی دوتا از بهترین افراد زندگیم که حقشون نبود بمیرنو بردی بهت گفتم خوبارو نبر....نگفتم؟ اون نوزاد بیچاره چه گناهی کرده که حتا نتونسته چهره مادر مهربانشو ببینه ؟ همسر و دخترانش چی ها ؟
*وقتی خبر بین همکارانشون پیچیده اداره کلا رفته تو سکوت ... همین هفته پیش بود که برای زنده شدن خاطراتم به اتاقتون رفتمو از خدا خاستم تا به زودی با طفل زیباتون دوباره درهارو باز کنید و دوباره به تنیدن تار و پود و کشیدن نقش روی گلیم و قالی به اداره صفا بدین..
دیگه نمیتونم تحمل کنم پس میگم....خانم حمامیان عزیزم ، امیدوارم بهترین مکان رو تو دنیای بعد از مرگ داشته باشین و هر روز از دختران و نوزاد زیباتون به خوبی مراقبت کنید ... بشدت بهتون ارادت دارم.
دوستتون.دارم 🥺🖤🥀
۴.۵k
۱۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.