پارت اخر

+ جیمین میای هم فیلم ببینیم هم غذا بخوریم... هوم
_ باشه عشقم
ات ویو:
خاستم برک غذا هارو از روی میز بیارم ک جیمین دستم رو گرفت تو برو بشین من میارم
جیمین اومد فیلم رو گذاشتم
.
.
فیلم ترسناک بود
ولی من واقعا میترسیدم
جیمین ویو:
داشتیم فیلم میدیم ک صحنه ترسناک اومد
ات کنارم نشسته بود
یهو سرش رو گذاشتم روی سینم و از ترس جیق بنفشی زد
_چیه بیبی؟ اگه میترسی میخوای نبینیم؟
+ نه چیزی نیست!!!
جیمین دستاش رو باز کرد
_بیا تو بغلم .... من نمیزارم عشقم بترسه
منم ک از خدا خاسته نشستم تو بغلش



چهار سال بعد :
*مامانی پس بابایی کی میاد... هوم
+خوشگلم چرا تاقت نداری الان بابایی میاد
*عهههه مامان ببین بابا اومد... بابایی
بدو بدو رفت بغلش
+ چقد دیر اومدی.... دخترت طاقت نداره....
_رو مامانش رفته
+یاااااااا جیمینا
*بریم دیگه الان پارک میبنده ها
_ اوووووو گوگولی من شهربازی تا شب بازه



پایان ❤️‍🩹
بنظرتون فیک بعدی از ته ته باشه یا جونگ کوک هوم؟؟؟؟
میخام الان بنویسم ک امشب پارت اول رو اپ کنم