چند پارتی پارت1 🐨🐨🐨🐼🐼🐼
مین هو ♡......نامجون ☆......{*شروع داستان*امروز حالم بد بود اخه با دوستم دعوام شد سر یه چیز مزخرف تصمیم گرفتم برم کافه اونجا خیلی راحت تر بودم وارد کافه شدم یه صبحانه خوب *عسشو گذاشتم همون رنگی رنگیه توی ظرفه* سفارش دادم برام اوردن بعد از خودن رفتم تا یه جا بشینم بغض کرده بودم رفتم پشت کافه و تا می تونستم گریه کردم}
♡هق...هققققق.قهقههقهقققققققققققققققق ......هقققققق....
[داشتم گریه می کردم که دیدم صدای گریه ی کسه دیگه ای هم میاد رفتم اون ور تر دا ببینم کیه دیدم یه پسره داره گریه می کنه رفتم پیشش]
♡هق... اسمت چیه؟.... چرا گریه می کنی ؟.....
پسره:تو کی هستی ؟
♡اول بگو چرا گریه می کنی ؟
پسره : من ....من...هققققققق(زد زیر گریه)
♡هیشششش(بغلش کردم)
پسره :ممنونم داشتم می گفتم .....من ....من... یعنی هیچ کس با من دوست نمیشه یعنی حتی از اون ....هققق...از اون بچگی تا مدرسه هیچکی با من دوست نمی شد من توی نو جوونی مشکل قلبی داشتم و فقط ۵۰ ٪احتمال زنده موندنم بود (بچها مشکل قلبی واقعی بعد می گم واسه کیه😮💨) برای همین دیگه باهام دوست نمی شدن ولی الان ... الان خوب شدم (لبخند شیرینی ) و اینکه میشه؟؟...باهام ....دوست....ب....ش..ی..؟؟؟....هومممم؟؟😟😟😟😕😕
♡ (تو دلش مین هو گفت : وقتی داستانشو شنیدم قلبم ریش ریش شدددد🥺⛓️⛓️وقتی ازم سوال پرسید خاستم بگم باشه ولی گفتم خوشحالش کنم بهش گفتم🙃🙃🙃....)
♡باشه من درخواست دوستیت رو قبول میکنم😆😁😄😃😀🤣🙂🙃🙂🙃🙃😚☺️
پسره: (با ذوقگفت) واقهاااااااا؟؟؟؟؟؟؟
♡ مین هو خنده ای کرد و ادامه داد :ارهههههه
پسره: ممنون خب اسمم .....******
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#bts #ARMY
.
.
.
.
.
.
..
.
خب اگر پارت دو رو می خواین بگین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کانال ما: @ir_Yoong
♡هق...هققققق.قهقههقهقققققققققققققققق ......هقققققق....
[داشتم گریه می کردم که دیدم صدای گریه ی کسه دیگه ای هم میاد رفتم اون ور تر دا ببینم کیه دیدم یه پسره داره گریه می کنه رفتم پیشش]
♡هق... اسمت چیه؟.... چرا گریه می کنی ؟.....
پسره:تو کی هستی ؟
♡اول بگو چرا گریه می کنی ؟
پسره : من ....من...هققققققق(زد زیر گریه)
♡هیشششش(بغلش کردم)
پسره :ممنونم داشتم می گفتم .....من ....من... یعنی هیچ کس با من دوست نمیشه یعنی حتی از اون ....هققق...از اون بچگی تا مدرسه هیچکی با من دوست نمی شد من توی نو جوونی مشکل قلبی داشتم و فقط ۵۰ ٪احتمال زنده موندنم بود (بچها مشکل قلبی واقعی بعد می گم واسه کیه😮💨) برای همین دیگه باهام دوست نمی شدن ولی الان ... الان خوب شدم (لبخند شیرینی ) و اینکه میشه؟؟...باهام ....دوست....ب....ش..ی..؟؟؟....هومممم؟؟😟😟😟😕😕
♡ (تو دلش مین هو گفت : وقتی داستانشو شنیدم قلبم ریش ریش شدددد🥺⛓️⛓️وقتی ازم سوال پرسید خاستم بگم باشه ولی گفتم خوشحالش کنم بهش گفتم🙃🙃🙃....)
♡باشه من درخواست دوستیت رو قبول میکنم😆😁😄😃😀🤣🙂🙃🙂🙃🙃😚☺️
پسره: (با ذوقگفت) واقهاااااااا؟؟؟؟؟؟؟
♡ مین هو خنده ای کرد و ادامه داد :ارهههههه
پسره: ممنون خب اسمم .....******
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#bts #ARMY
.
.
.
.
.
.
..
.
خب اگر پارت دو رو می خواین بگین
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کانال ما: @ir_Yoong
۸.۱k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱