هرچه گریستم
هرچه گریستم
نه از اشکهایم گیاهی رویید
نه غمی کم شد
فکر کن چه شبهایی که گریسته ام
وتو نمی دانستی
اصلا تو کجا بوده ای
دستهایت در دستِ که بوده
هر بار که گریسته ام
یک خط روی صورتم
جا مانده
یک چروک
که در عمقش
میتوان دلتنگی ها را شمرد
بدان وقتی گریسته ام
بیشتر دوستت داشته ام
بیشتر صدایت کرده ام
اگر
روزی مرا دوباره دیدی
بدان که می توان
در عمقِ چروکهای صورتم
دلتنگی هایم را
دید
و
دوستت دارم هایم را
شنید.
نه از اشکهایم گیاهی رویید
نه غمی کم شد
فکر کن چه شبهایی که گریسته ام
وتو نمی دانستی
اصلا تو کجا بوده ای
دستهایت در دستِ که بوده
هر بار که گریسته ام
یک خط روی صورتم
جا مانده
یک چروک
که در عمقش
میتوان دلتنگی ها را شمرد
بدان وقتی گریسته ام
بیشتر دوستت داشته ام
بیشتر صدایت کرده ام
اگر
روزی مرا دوباره دیدی
بدان که می توان
در عمقِ چروکهای صورتم
دلتنگی هایم را
دید
و
دوستت دارم هایم را
شنید.
۶۷۷
۰۲ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.