فیک آیدل خون آشام من
پارت22:
راوی:نقشه شون از این قرار بود که:
سوآ بره پیش کوک و سرگرمش کنه تا جیمین بتونه وارد بشه البته با بیهوش کردن بادیگارداش. و بعد هم بره زیرزمین شرکت(جیمین میدونست کوک هرکسی رو میدزدید تو زیرزمین شون میبرد) و ات رو نجات بده.
ساعت نزدیکای هفت بود که راه افتادن و ساعت 7 رسیدن. سوآ وارد شد و رفت اتاق کوک.
٪:سلام کوکی
#:کی درو بدون اجازم باز کر....(نیمه داد) عه سوا اینجا چیکار میکنی؟
٪:هیچی گفتم بیام تنها نباشی
#:آهان(استرس)
٪:چیزی شده؟
#:نه عشقم بیا بشین
٪:باش
#:خب امروز برای چی مرخصی گرفتی؟
٪:قرار داشتم با یکی از دوستام
با کی؟
٪:(سکوت)
#:با کی بیبی؟
٪:با ات(عصبی)
#:چی؟(استرس)
٪:ات. همونی که دزدیدیش
#:(سکوت)
٪:واقعا چطور تونستی هان؟ مشکلت باهاش چی بود؟
#:سوآ سوال نپرس به موقعش میفهمی
٪:همین الان میخوام بفهمم
#:ولی
٪:ولی بی ولی کوک ما تو رایطه ایم من باید بدونم اوضاع چه خبره
#:باشه(هر چیزی که بود رو براش تعریف میکنه اینکه خون آشامه و دشمنش جیمینه که اونم خون آشامه و میخواست انتقام بگیره.
٪:(تو شکه)
#:باور نمیکنی؟
٪:چرا میکنم ولی این وسط به ات بیچاره چه ربطی داره. مشکل تونو خودتون حل کنین ایشش
#:دیگه ببخشید دیگه
٪:حالا ات کجاست آزادش کن رفیقمو
#:بزار یه مدت اینجا باشه یکم جیمینو اذیت کنم..(بادیگارداش جیمین و دوتا از بادیگاراشو میارن تو اتاقش)
علامت بادیگاردای کوک:(@)
@:قربان دشمنتون مستر پارک بدون اجازه وارد شرکت تون شده و چند تا از افرادمون رو بیهوش کردن و به قصر نجات دادن ات اومدن.
+:اسمشو به زبونت نیاز عوضی(عربده)
#:به به مستر پارک خوش اومدین
ادامه دارد........
لایک و کامنت یادتون نره خوشملا🥰🥰💓💓
راوی:نقشه شون از این قرار بود که:
سوآ بره پیش کوک و سرگرمش کنه تا جیمین بتونه وارد بشه البته با بیهوش کردن بادیگارداش. و بعد هم بره زیرزمین شرکت(جیمین میدونست کوک هرکسی رو میدزدید تو زیرزمین شون میبرد) و ات رو نجات بده.
ساعت نزدیکای هفت بود که راه افتادن و ساعت 7 رسیدن. سوآ وارد شد و رفت اتاق کوک.
٪:سلام کوکی
#:کی درو بدون اجازم باز کر....(نیمه داد) عه سوا اینجا چیکار میکنی؟
٪:هیچی گفتم بیام تنها نباشی
#:آهان(استرس)
٪:چیزی شده؟
#:نه عشقم بیا بشین
٪:باش
#:خب امروز برای چی مرخصی گرفتی؟
٪:قرار داشتم با یکی از دوستام
با کی؟
٪:(سکوت)
#:با کی بیبی؟
٪:با ات(عصبی)
#:چی؟(استرس)
٪:ات. همونی که دزدیدیش
#:(سکوت)
٪:واقعا چطور تونستی هان؟ مشکلت باهاش چی بود؟
#:سوآ سوال نپرس به موقعش میفهمی
٪:همین الان میخوام بفهمم
#:ولی
٪:ولی بی ولی کوک ما تو رایطه ایم من باید بدونم اوضاع چه خبره
#:باشه(هر چیزی که بود رو براش تعریف میکنه اینکه خون آشامه و دشمنش جیمینه که اونم خون آشامه و میخواست انتقام بگیره.
٪:(تو شکه)
#:باور نمیکنی؟
٪:چرا میکنم ولی این وسط به ات بیچاره چه ربطی داره. مشکل تونو خودتون حل کنین ایشش
#:دیگه ببخشید دیگه
٪:حالا ات کجاست آزادش کن رفیقمو
#:بزار یه مدت اینجا باشه یکم جیمینو اذیت کنم..(بادیگارداش جیمین و دوتا از بادیگاراشو میارن تو اتاقش)
علامت بادیگاردای کوک:(@)
@:قربان دشمنتون مستر پارک بدون اجازه وارد شرکت تون شده و چند تا از افرادمون رو بیهوش کردن و به قصر نجات دادن ات اومدن.
+:اسمشو به زبونت نیاز عوضی(عربده)
#:به به مستر پارک خوش اومدین
ادامه دارد........
لایک و کامنت یادتون نره خوشملا🥰🥰💓💓
۴.۸k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.