پارت ۱۴ گلی که شکوفا میده
(پچه ها اتاق ات رو گذاشتم هر کدوم رو دوست داشتید انتخاب کنید )
ات ویو
اجوما صدام کرد برم غذا بخورم سریع رفتم پایین تهیونگ خونه بود فکر نکنم امروز بره سرکار نشستم سر سفره شروع کردم خوردن نگاهای سنگینی رو رو خودم حس کردم با چش دنبال این حس بد گشتم که تهیونگ داشت نگام میکرد غذا تموم شد به اجوما کمک کردم میز زو جمع کنه تهیونگ رفت رو کاناپه نشست منم رفتم پیشش
ات:امم تهیونگ
تهیونگ :جانم
ات:میشه یه سریال ببینیم
تهیونگ: چی ؟
ات:نسل خورشید
تهیونگ :چند قسمته ؟
ات:۱۶
تهیونگ: اکی
(۹ ساعت بعد)
ات ویو
از صبح ۸ قسمت دیدیم چشمامون درد میکرد شام رو خوردیم رفتیم خوابیدیم
(صبح)
ادمین:میدونم کم بود چون امروز یه پارت گذاشتم فردا دوباره میزارم بای ❤
ات ویو
اجوما صدام کرد برم غذا بخورم سریع رفتم پایین تهیونگ خونه بود فکر نکنم امروز بره سرکار نشستم سر سفره شروع کردم خوردن نگاهای سنگینی رو رو خودم حس کردم با چش دنبال این حس بد گشتم که تهیونگ داشت نگام میکرد غذا تموم شد به اجوما کمک کردم میز زو جمع کنه تهیونگ رفت رو کاناپه نشست منم رفتم پیشش
ات:امم تهیونگ
تهیونگ :جانم
ات:میشه یه سریال ببینیم
تهیونگ: چی ؟
ات:نسل خورشید
تهیونگ :چند قسمته ؟
ات:۱۶
تهیونگ: اکی
(۹ ساعت بعد)
ات ویو
از صبح ۸ قسمت دیدیم چشمامون درد میکرد شام رو خوردیم رفتیم خوابیدیم
(صبح)
ادمین:میدونم کم بود چون امروز یه پارت گذاشتم فردا دوباره میزارم بای ❤
۳۲.۲k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.