دانلود کنید تا کیفیت اصلی رو ببینید
چشماش خوب نشد دیگه هیچوقت از کانائو قالب نمیگیرم
خب خببب اوسی عزیز
به روم نیارید سایه لباسشو گند زدم❤️
_نام
کِی kei
_فامیل
فوجیوارا fujiwara
_پدر و مادر
باباش تو جوونی فوت شد و از مادرش خبری نداره
_بستگان
ندارد فقط مامانش حالا بستگان بیشتر ایشالا در اینده
_سن
۱۹... البته تاوقتی انسان بود
_تولد
۲۸ شهریور (تولد خودم)
_تایپ
ISTJ
_شیپ
ندارد (من مرد تنهااای شبمممم)
_تنفس
شیطان شده قرار بود شمشیر زن شه
_رتبه
ندارد
_سنسه
سوال خوبیه
_علاقه مندی
رنگ سبز:> • کرم ریختن • کتاب • میتسوری(الگوشه، دوست داشت شبیهش بشه) • رودخونه، آبشار و کلا هر جور آب
_تنفرات
حشرات • هوای گرم • آدمای کم حرف
_زندگینامه
خب ببینید
مادرش یه بیترادب بود که هر روز یه مردی رو با خودش میآورد خونه... یکی از دوسپسر های مامانش یه پسر ۱۷ ساله داشت (یه سال از خودش کوچیک تر) که هر روز میرفت بیرون دعوا و کتک میخورد و خلاصه یه پا تاکمیتچی بود برا خودش🤡
یه روز که پسر دوسپسر مامانش که اسمش میوکی بود کتک خورده بود میره و بهش کمک میکنه و میوکی قصه ما پوزش تو کِی گیر میکنه
بعدش دیگه هر چقد سعی میکنه بگه داداش منو ول کن میوکی میوفته دنبالش و ولش نمیکنه بعد یه روز میوکی میگه بیا با هم بریم تو یه کوه غروب آفتاب رو ببینیم و این بدبخ هم باهاش میره
وقتی لب صخره بودن پسره میگه تو زنم میسی؟🎀 اونم میگه نه💩 و پسره گریه میکنه و لحظه غروب آفتاب بهش میگه پس تو هم با من میای و یقهش رو میگیره و همراه خودش میندازه پایین صخره
وقتی بیدار پیشه میبینه رو بدنش یه عالمه جای زخم از روزی که میوکی با خودش انداختش پایین هست و خلاصه اره ممدا میوکی مُرده بود
بعد بهش میگن تو با این همه جای زخم نمیتونی با یه آدم عادی ازدواج کنی پس باید با یکی از این آدم هایی که بدنشون ضعیفه ازدواج کنی تا هر وقت اون مرد تو رو هم همراهش بکشیم و آره کیومرثا اون آدم با بدن ضعیف موزانه
باهاش ازدواج میکنه و خیلی با هم اوکی بودن تا روزی که موزان وضعیتش خیلی بد میشه چون متوجه میشه نمیتونه بره زیر آفتاب
بعد از اینکه موزان میفهمه میتونه افراد دیگه رو هم شیطان کنه کِی رو هم توی ۱۹ سالگی شیطان موکونهح
و تا الان که خط داستانی انیمه هست کِی هنوز یه شیطانه که از شیطان بودنش متنفره
یه فکت هم اینه که دلش برای روزایی که با موزان با هم بودن تنگ میشه چون خیلی موزانو اذیت میکردهح و بهش خوش میگذشته باهاش:>
تمام اگه تا اینجا خونده دوست خوبمی
خب خببب اوسی عزیز
به روم نیارید سایه لباسشو گند زدم❤️
_نام
کِی kei
_فامیل
فوجیوارا fujiwara
_پدر و مادر
باباش تو جوونی فوت شد و از مادرش خبری نداره
_بستگان
ندارد فقط مامانش حالا بستگان بیشتر ایشالا در اینده
_سن
۱۹... البته تاوقتی انسان بود
_تولد
۲۸ شهریور (تولد خودم)
_تایپ
ISTJ
_شیپ
ندارد (من مرد تنهااای شبمممم)
_تنفس
شیطان شده قرار بود شمشیر زن شه
_رتبه
ندارد
_سنسه
سوال خوبیه
_علاقه مندی
رنگ سبز:> • کرم ریختن • کتاب • میتسوری(الگوشه، دوست داشت شبیهش بشه) • رودخونه، آبشار و کلا هر جور آب
_تنفرات
حشرات • هوای گرم • آدمای کم حرف
_زندگینامه
خب ببینید
مادرش یه بیترادب بود که هر روز یه مردی رو با خودش میآورد خونه... یکی از دوسپسر های مامانش یه پسر ۱۷ ساله داشت (یه سال از خودش کوچیک تر) که هر روز میرفت بیرون دعوا و کتک میخورد و خلاصه یه پا تاکمیتچی بود برا خودش🤡
یه روز که پسر دوسپسر مامانش که اسمش میوکی بود کتک خورده بود میره و بهش کمک میکنه و میوکی قصه ما پوزش تو کِی گیر میکنه
بعدش دیگه هر چقد سعی میکنه بگه داداش منو ول کن میوکی میوفته دنبالش و ولش نمیکنه بعد یه روز میوکی میگه بیا با هم بریم تو یه کوه غروب آفتاب رو ببینیم و این بدبخ هم باهاش میره
وقتی لب صخره بودن پسره میگه تو زنم میسی؟🎀 اونم میگه نه💩 و پسره گریه میکنه و لحظه غروب آفتاب بهش میگه پس تو هم با من میای و یقهش رو میگیره و همراه خودش میندازه پایین صخره
وقتی بیدار پیشه میبینه رو بدنش یه عالمه جای زخم از روزی که میوکی با خودش انداختش پایین هست و خلاصه اره ممدا میوکی مُرده بود
بعد بهش میگن تو با این همه جای زخم نمیتونی با یه آدم عادی ازدواج کنی پس باید با یکی از این آدم هایی که بدنشون ضعیفه ازدواج کنی تا هر وقت اون مرد تو رو هم همراهش بکشیم و آره کیومرثا اون آدم با بدن ضعیف موزانه
باهاش ازدواج میکنه و خیلی با هم اوکی بودن تا روزی که موزان وضعیتش خیلی بد میشه چون متوجه میشه نمیتونه بره زیر آفتاب
بعد از اینکه موزان میفهمه میتونه افراد دیگه رو هم شیطان کنه کِی رو هم توی ۱۹ سالگی شیطان موکونهح
و تا الان که خط داستانی انیمه هست کِی هنوز یه شیطانه که از شیطان بودنش متنفره
یه فکت هم اینه که دلش برای روزایی که با موزان با هم بودن تنگ میشه چون خیلی موزانو اذیت میکردهح و بهش خوش میگذشته باهاش:>
تمام اگه تا اینجا خونده دوست خوبمی
۵۸۴
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.