عشق یا قتل پ ۱۲ ق ۴
پارت ۱۲ ق ۴ : /فلش بک /
تهیونگ.....چی؟چی گفتی؟ دعوا؟
- آره دعوا شد چون تقلبی بودن ا/ت اینو فهمید و به رئیس گفت و رئیس گلوله ای تو سر اونا خالی کرد و در گیری شد
تهیونگ...ا/ت ....اون چی؟ حالش خوبه؟
- بله ایشنو فقط ترسیده بودن ولی رئیس تیر خوردن
تهیونگ...ا.الان کجان؟
- رفتن خونه
تهیونگ....باشه
قط کردم
با حرفای این زیاد مطمئن نبودم.....باید از نزدیک میدیدمش ....بلند شدم رفتم سوار ماشینم شدم ک جیمین جلوی ماشین ایستاد
جیمین....کجا؟
سرمو از پنجره دادم بیرون
تهیونگ.....میرم ا/ت رو ببینم بهشون حمله شده
جیمین...نمیتونی بری!....بری هم نمیزارن ا/ت رو ببینی!
تهیونگ...من میرم!
جیمین .... نمیزارم بری!
تهیونگ...جیمین برو کنار!
جیمین...یا میزاری بیام یا نمیزارم بری..... ببخشید رئیس ولی اینبار من دوست بچگیم رو میبینم ن رئیسم
نگاهش ..... اون دوست بچه گیم بود......اههه من از کی تا حالا احساسی میشم! دادی زدم و گفتم
+ سوار شو
اومد و سوار شد پامو رو گاز فشار دادم و به طرف خونه جونگ کوک حرکت کردم
/پایان فلش بک/
در حالی ک بر میگشتم طرف اتاقم ..... اتاقی رو دیدم ک روش با خطر بزرگی قرمز رنگ نوشته بود وورود ممنون.....مگه داخل این اتاق چی بود؟....کیلیدی ک روش جا گذاشته بودن رو چرخوندم و وارد اتاق شدم ..... یه اتاق به رنگ قرمز.....وسایل های دخترونه.....اینا مال کی بود؟ با صدایی سریع به پشتم برگشتم جونگ کوک در و بست و پشت به در ایستاد
تهیونگ.....چی؟چی گفتی؟ دعوا؟
- آره دعوا شد چون تقلبی بودن ا/ت اینو فهمید و به رئیس گفت و رئیس گلوله ای تو سر اونا خالی کرد و در گیری شد
تهیونگ...ا/ت ....اون چی؟ حالش خوبه؟
- بله ایشنو فقط ترسیده بودن ولی رئیس تیر خوردن
تهیونگ...ا.الان کجان؟
- رفتن خونه
تهیونگ....باشه
قط کردم
با حرفای این زیاد مطمئن نبودم.....باید از نزدیک میدیدمش ....بلند شدم رفتم سوار ماشینم شدم ک جیمین جلوی ماشین ایستاد
جیمین....کجا؟
سرمو از پنجره دادم بیرون
تهیونگ.....میرم ا/ت رو ببینم بهشون حمله شده
جیمین...نمیتونی بری!....بری هم نمیزارن ا/ت رو ببینی!
تهیونگ...من میرم!
جیمین .... نمیزارم بری!
تهیونگ...جیمین برو کنار!
جیمین...یا میزاری بیام یا نمیزارم بری..... ببخشید رئیس ولی اینبار من دوست بچگیم رو میبینم ن رئیسم
نگاهش ..... اون دوست بچه گیم بود......اههه من از کی تا حالا احساسی میشم! دادی زدم و گفتم
+ سوار شو
اومد و سوار شد پامو رو گاز فشار دادم و به طرف خونه جونگ کوک حرکت کردم
/پایان فلش بک/
در حالی ک بر میگشتم طرف اتاقم ..... اتاقی رو دیدم ک روش با خطر بزرگی قرمز رنگ نوشته بود وورود ممنون.....مگه داخل این اتاق چی بود؟....کیلیدی ک روش جا گذاشته بودن رو چرخوندم و وارد اتاق شدم ..... یه اتاق به رنگ قرمز.....وسایل های دخترونه.....اینا مال کی بود؟ با صدایی سریع به پشتم برگشتم جونگ کوک در و بست و پشت به در ایستاد
۷۲.۰k
۱۹ تیر ۱۴۰۰