Part8
Part8
عشق اجاره ای
سلینا: که اون یهو روشو برگردوند و دستمو گرفتو بلندم کرد بعد پامو گرفت و دورش حلقه کرد(نمیدونم منظورمو متوجه شدید یا نه ولی شاید عکسشو پیدا کنم و براتون بفرستم)
وقتی اون کارو کرد تو شک رفتم
همه داشتن مارو میدیدن
نمیتونستم تحمل کنم پس خودمو تکون دادم جوری که از اون زیر سوسکی افتادم
کوک: عطرش خیلی بوی خوبی میداد موهاش بوی بچه ها رو میداد کلا انگار یه رویا بود ولی حیف که خودشو تکون داد و افتاد
سلینا: وقتی افتادم پام پیچ خورد و عاحی کشیدم«عاااح(منحرفاا🔞)»
جیمین: وقتی دیدم سلینا افتاد سریع کوک رو پرت کردم و رفتم دستشو گرفتم و گفتم: خوبی؟
کوک: وقتی دیدم جیمین اون کارو کرد غیرتم زد بالا و منم سرش اوردم جلو و....
عشق اجاره ای
سلینا: که اون یهو روشو برگردوند و دستمو گرفتو بلندم کرد بعد پامو گرفت و دورش حلقه کرد(نمیدونم منظورمو متوجه شدید یا نه ولی شاید عکسشو پیدا کنم و براتون بفرستم)
وقتی اون کارو کرد تو شک رفتم
همه داشتن مارو میدیدن
نمیتونستم تحمل کنم پس خودمو تکون دادم جوری که از اون زیر سوسکی افتادم
کوک: عطرش خیلی بوی خوبی میداد موهاش بوی بچه ها رو میداد کلا انگار یه رویا بود ولی حیف که خودشو تکون داد و افتاد
سلینا: وقتی افتادم پام پیچ خورد و عاحی کشیدم«عاااح(منحرفاا🔞)»
جیمین: وقتی دیدم سلینا افتاد سریع کوک رو پرت کردم و رفتم دستشو گرفتم و گفتم: خوبی؟
کوک: وقتی دیدم جیمین اون کارو کرد غیرتم زد بالا و منم سرش اوردم جلو و....
۴.۷k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.