سناریو بی تی اس

خب بالاخره آزمون ها تموم شد و من اومدم🙂

سناریو درخواستی بی تی اس

وقتی بچه گونه صحبت میکنی و به شدت کیوت میشی

نامجون:لبخند چال گونه داری میزنه و میگه تو کیوت خودمی و لپتو میکشه

جین:یاااا اینجوری که میکنی از منم کیوت تر میشی...اوخ خدا چه کیوتی تو

شوگا:بچه شدی ات؟
ات:آله عمو
شوگا:عمو؟ تو الان به من گفتی عمو؟
ات:آله عمو جون😁
شوگا:که عمو آره؟؟...الان میام حسابتو میرسم
ات:دلت میاد؟(خودتو کیوت می‌کنی)
شوگا:من شوهرتم خانم کوچولو اینو یادت باشه این دفعه بهت رحم مکنم ولی دفعه ی بعدی رحمی ندارم

جیهوپ:سانشاینم میدونی دیگه خیلی بیش از حد کیوتی؟
ات:آله
جیهوپ:الان بخاطر این حجم از کیوتی غش میکنم
ات:نچ نباید غش کنی
جیهوپ:چرا؟
ات:اگه تو غش کنی کی بشه هوپی من؟

جیمین:یااا ات قبول نیست تو از منم توی کیوت بودن جلو زدی
ات:عهههه همینی که هست...میخوای بخواه نمیخوای نخواه(حالت قهری)
جیمین:باشه تو کیوت اول عالم و جهان خوبه؟؟فقط قهر نکن

تهیونگ همون موقع ازت یه عکس میگیره
ات:چرا عکس گرفتی با این سر و وضع از من؟
تهیونگ:از بس کیوتی
ات:خب بیا عکس قبلی رو پاک کن یکی قشنگ تر با هم بگیریم
تهیونگ:عکس جدید که میگیریم ولی عکسات پاک نمیشن کوچولوی من

جونگکوک لپتو آروم گاز میگیره
ات:آیییی دردم اومد
جونگکوک:تا تو باشی انقدر کیوت نباشی
ات:(گریه ی الکی)
جونگکوک:عه گریه نکن دیگه بجاش بیا بریم با هم شیرموز بخوریم

خب امیدوارم خوشتون بیاد💫