گوی ابی پارت ۷
گوی ابی پارت ۷
از دید میکو
دلم برای داداشی تنگ شده
صدای در
میکو : بیا تو
گوجو : سلام آبجی کوچولو
دیدم بغلش
میکو : چطوری گوجو
که گوجو یه بستنی بهم داد خوردمش ولی حس کردم یه چیز پلاستیکی توی دهنمه
نگاش کردم ،،سوسک پلاستیکی ،،
میکو : ،،جیغ فراتر از سیاه ،، گوجوووووووووووووو
گوجو : الفرار
واین کرم ریزی ی گوجو بید
روز بعد
ای کمرم خیلی درد میکنه
فلش بک به زمانی که میکو گوجو رو دنبال میکرد
میکو: گوجوووووووووووووو صبر کنننننن
که پام به یه چیزی گیر کرد و افتادم و پشت سرم و کمرم محکم کوبیده شد به دیوار و از سرمیکم خون اومد
میکو : گو..جو
و سیاهی
از دید گوجو
داشتیم میدویدیم که یه صدایی از میکو شنیدم
میکو : گو ...جو
برگشتم و نگاش کردم که دیدم میکو از هوش رفته یکم از سرش خون اومده دویدم سمتش
گوجو : میکووووو
بردمش به درمانگاه جوجوتسو ( توی خود ساختمونه )
پایان فلش بک
از دید میکو
دلم برای داداشی تنگ شده
صدای در
میکو : بیا تو
گوجو : سلام آبجی کوچولو
دیدم بغلش
میکو : چطوری گوجو
که گوجو یه بستنی بهم داد خوردمش ولی حس کردم یه چیز پلاستیکی توی دهنمه
نگاش کردم ،،سوسک پلاستیکی ،،
میکو : ،،جیغ فراتر از سیاه ،، گوجوووووووووووووو
گوجو : الفرار
واین کرم ریزی ی گوجو بید
روز بعد
ای کمرم خیلی درد میکنه
فلش بک به زمانی که میکو گوجو رو دنبال میکرد
میکو: گوجوووووووووووووو صبر کنننننن
که پام به یه چیزی گیر کرد و افتادم و پشت سرم و کمرم محکم کوبیده شد به دیوار و از سرمیکم خون اومد
میکو : گو..جو
و سیاهی
از دید گوجو
داشتیم میدویدیم که یه صدایی از میکو شنیدم
میکو : گو ...جو
برگشتم و نگاش کردم که دیدم میکو از هوش رفته یکم از سرش خون اومده دویدم سمتش
گوجو : میکووووو
بردمش به درمانگاه جوجوتسو ( توی خود ساختمونه )
پایان فلش بک
۵.۰k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.