پارت ۹✙باید خوب باشی ✙فیک یونگی ✙
(حرفهای یونگی با &، تصوراتش با _ ، حرفهای ا/ت با @،و تصوراتش با + نمایش داده میشن، نویسنده و راوی هم ()، ارشد ا/ت $، رئیس کمپانی یونگی #)@چ.چی؟مگس؟به من گفت مگس؟ هه منننن؟؟ صدای تیانشی و مگسو باهم یکی میکنی؟؟ واقعا که //: اصلا من چرا اینجا وایسادم؟ برم بیرون یه دور بزنم، ببکه بیشتر با آدما آشنا بشم... ........ @وااااو اینجا چقد بزرگهههههه چقد خوشگلههههه ಥ‿ಥ خوشبحال اونایی که رو زمین زندگی میکنن.... واقعا جای باحالیه، وقتی یه جسم انسانی هم داشته باشم، میتونم کلی چیز باحالتر رو تجربه کنم ಥ‿ಥ #وای خدایا، دیگه دارم دیوونه میشم، این پسره احمق آخر کار دستمون میده، ولی از طرفی هم نمیتونم بذارم از فعالیتاش دست بکشه، چون سود خوبی ازون به دستم میرسه، (عوضی/:) درسته هیتر زیاد داره، اما طرفداراشم کم نیستن، باید یه کاری کنم که هم نخواد خودکشی کنه، هم به کارش ادامه بده #ای بابا تختش کو؟ چرا نمیبینمش؟..... عه اونجاس #هی پسر! خوبی تو؟ &بینیم بابا #چیییی؟؟ &نه واقعا الان انتظار داری کسی که جون خودش براش مهم نیس به بزرگترش، رئیسش یا اصن هررررکی احترام بذاره؟ اونم کسی که اصلا اعصابشو نداره؟؟ #ببین من آدم خیلی صبوریم، نمیتونی اینطوری کاری کنی که نظرم عوض شه، تو هرکاریم که بکنی، من بازم میگم که تو باید ایدل بمونی &.... #هوفففف ببین من یکاری میکنم، که حتی اگه بخوای هم نتونی دوباره اینکارو انجام بدی، حالا ببین (رو به پرستار) #خانم، چقدر دیگه باید اینجا بمونه؟ ~حدود یکی دو روز#خوب پس یه اتاق خصوصی میخوایم، کسی نباید ببیندش ~بله متوجه شدم، به مسئولش خبر میدم #ممنون (رو به یونگی) #خوب توهم دست از پا خطا نکن، وگرنه رسانه ها بدتر تورو تحت فشار قرار میدن، حواستو جمع کن، دیگه هم به اینکار فک نکن، در ضمن من مثلا رئیس یه کمپانی بزرگم، بیکار نیستم که برای هر ایدل برم اینور اونور، بهتره به خودت بیشتر اهمیت بدی &کسی ازت درخواست نکرده بود بیای #اه پسره یه دنده کله شق، من فعلا میرم، خانم لطفا خیلی حواستون بهش باشه ~بله حتما (یونگی دلش گرفته بود، با خودش میگفت، چرا حتی وقتی که تو این شرایط توی بیمارستانه، هیچکس نباید با نگرانی منتظر بهوش اومدنش باشه؟ چرا انقد تنهاست؟)
۱۲.۵k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.