فیک جانگ کوک(عشق رستورانی)پارت ۲*
از زبون ا/ت:
خیلی مرد جذابی بود.موهای مشکی.قد بلند.جذاب و کیوت.
ا/ت:سلام اقای محترم.چه چیزی میل دارین؟
مرد غریبه:ام لطفا برام یه هات چاکلت وایت☕با یه کیک قهوه بیارین🥧البته لطفا.
ا/ت:حتما.ولی ببخشید اسم شما رو چی ثبت کنم؟
مرد غریبه :جئون جانگ کوک.
ا/ت:ممنون .فعلا.
تا برم سفارش هارو بدم به اشپز داشت نکاهم می کرد یه لحظه ترسیدم.اما خب من تو کافه بودم اون هیچ کاری نمی تونست بکنه.
نیم ساعت بعد :
سفارس هارو که اماده کردم به همه دادم و رسیدم به اقای جئون کوک کیک و هات چاکلتش رو گذاشتم رو میز و گفتم :بفرماین/
کوک:ممنونم.ببخشید شما این جا کار می کنید دائم؟
ا/ت:بله اما چطور؟
کوک:اخه من تاحالا شمارو ندیده بودم این جا
ا/ت :ولی من سه ماه هست که اینجا کار می کنم.
کوک:اه .ولی من یه چهار ماهی هست کره نبودم.
کوک:اینجا هنوز هر روز بازه درسته؟
ا/ت:بله در خدمتون هستیم هر وقت خواستین.
بای تا پارت بعد💙💛❤💚💋🍇🥑🍉🍓🍯💛🧊
خیلی مرد جذابی بود.موهای مشکی.قد بلند.جذاب و کیوت.
ا/ت:سلام اقای محترم.چه چیزی میل دارین؟
مرد غریبه:ام لطفا برام یه هات چاکلت وایت☕با یه کیک قهوه بیارین🥧البته لطفا.
ا/ت:حتما.ولی ببخشید اسم شما رو چی ثبت کنم؟
مرد غریبه :جئون جانگ کوک.
ا/ت:ممنون .فعلا.
تا برم سفارش هارو بدم به اشپز داشت نکاهم می کرد یه لحظه ترسیدم.اما خب من تو کافه بودم اون هیچ کاری نمی تونست بکنه.
نیم ساعت بعد :
سفارس هارو که اماده کردم به همه دادم و رسیدم به اقای جئون کوک کیک و هات چاکلتش رو گذاشتم رو میز و گفتم :بفرماین/
کوک:ممنونم.ببخشید شما این جا کار می کنید دائم؟
ا/ت:بله اما چطور؟
کوک:اخه من تاحالا شمارو ندیده بودم این جا
ا/ت :ولی من سه ماه هست که اینجا کار می کنم.
کوک:اه .ولی من یه چهار ماهی هست کره نبودم.
کوک:اینجا هنوز هر روز بازه درسته؟
ا/ت:بله در خدمتون هستیم هر وقت خواستین.
بای تا پارت بعد💙💛❤💚💋🍇🥑🍉🍓🍯💛🧊
۴۳.۹k
۰۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.