پارت23
پارت23
لیسا: بعدش رفتیم تو حال و میز نهار و چیدیم و نشستیم و خوریدم
کوک: امم.... خوش مزس؟
لیسا: راستشو بخوای اولین باره دستپختتو میچشم.... ولی باید بگم کارت حرف نداره
خیلی خوشمزه شده
امم. خودت یپا استاد بودیا من نمیدونستم
جونگ کوک: خوشحالم که خوشت اومده نوش جونت عشقم
لیسا: 😂😘
از طرف جنی: تهیونگ
ته: جانم عشقم
جنی: بنظرت این پسره خوشگله؟
ته: ببینم.... امم اره جذابه
...... صبر کن ببینم این کیه؟
جنی: خب..... راستش دوست پسر صابقمه
ته: چی..... بعد اینو باید بهم نشون میدادی
جنی: عه عصبانی شدی؟ ناراحت و عصبانی نباش
ته: ببینم تو اینو دوست داری؟
جنی: امم قبلا داشتم ولی الان حسم کمتر شده
البته باید بگم دیکه هیچ حسی بهش ندارم
ته: الان بهت نشون میدم کیم تهیونگ کیه.... میخواستی حسودیم شه؟ ها؟
جنی: نه
یهو دست جنی و گرفت و خوابوندش رو مبل و اومد روش
تهیونگ: الان یکاری میکنم که تا یه هفته زیر دلت درد بکنه😈😈😈😈😈
جنی: وایییی. ـ. باشه اره مخواستم حرصتو دربیارم ولم کن تولوخودا
ته: الان حتی اگه کیتوم بشی ولت نمیکنم باید بفهمی که نباید با من هچین شوخی هایی بکنی خانم کیم جنی 😈
یهو تهیونگ سرشو کرد تو گردن جنی و گازش میگزفت بعدش اومد بالا و لبای جنی رو گرفت و وحشیانه میبوسید جنیم هی دستو پا میزد یهو جنی هم همراهی کرد و اروم اروم بلند شدن و نشستن و همدیگرو میبوسیدن که یهو جنی تهیونگ هول داد و پا شد و دویید
جنی: ههههه😂 دیدی تونستم فرار کنم اقای کیم تهیونگ
ته: حالا ببینا واسه کی داری شیطونی میکنی الان که بگیرمت دیگه ولت نمیکنم
لایک کنید لایکاتون خیلی کمه
لیسا: بعدش رفتیم تو حال و میز نهار و چیدیم و نشستیم و خوریدم
کوک: امم.... خوش مزس؟
لیسا: راستشو بخوای اولین باره دستپختتو میچشم.... ولی باید بگم کارت حرف نداره
خیلی خوشمزه شده
امم. خودت یپا استاد بودیا من نمیدونستم
جونگ کوک: خوشحالم که خوشت اومده نوش جونت عشقم
لیسا: 😂😘
از طرف جنی: تهیونگ
ته: جانم عشقم
جنی: بنظرت این پسره خوشگله؟
ته: ببینم.... امم اره جذابه
...... صبر کن ببینم این کیه؟
جنی: خب..... راستش دوست پسر صابقمه
ته: چی..... بعد اینو باید بهم نشون میدادی
جنی: عه عصبانی شدی؟ ناراحت و عصبانی نباش
ته: ببینم تو اینو دوست داری؟
جنی: امم قبلا داشتم ولی الان حسم کمتر شده
البته باید بگم دیکه هیچ حسی بهش ندارم
ته: الان بهت نشون میدم کیم تهیونگ کیه.... میخواستی حسودیم شه؟ ها؟
جنی: نه
یهو دست جنی و گرفت و خوابوندش رو مبل و اومد روش
تهیونگ: الان یکاری میکنم که تا یه هفته زیر دلت درد بکنه😈😈😈😈😈
جنی: وایییی. ـ. باشه اره مخواستم حرصتو دربیارم ولم کن تولوخودا
ته: الان حتی اگه کیتوم بشی ولت نمیکنم باید بفهمی که نباید با من هچین شوخی هایی بکنی خانم کیم جنی 😈
یهو تهیونگ سرشو کرد تو گردن جنی و گازش میگزفت بعدش اومد بالا و لبای جنی رو گرفت و وحشیانه میبوسید جنیم هی دستو پا میزد یهو جنی هم همراهی کرد و اروم اروم بلند شدن و نشستن و همدیگرو میبوسیدن که یهو جنی تهیونگ هول داد و پا شد و دویید
جنی: ههههه😂 دیدی تونستم فرار کنم اقای کیم تهیونگ
ته: حالا ببینا واسه کی داری شیطونی میکنی الان که بگیرمت دیگه ولت نمیکنم
لایک کنید لایکاتون خیلی کمه
۳۴.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.