من در واقع خسته نیستم ولی بیحس و سنگینم و نمیتوانم کلما

من در واقع خسته نیستم ولی بی‌حس و سنگینم و نمی‌توانم کلمات مناسب را پیدا کنم. آنچه می‌توانم بگویم این است؛ در کنارم بمان و تنهایم نگذار.‌
夜中 :| فرانتس کافکا
دیدگاه ها (۰)

بلند گفت: “ من تنهایم ”و سکوت حاکم بر آپارتمان، مانند پنبه‌ا...

بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کنخسته تر از آنم که بگویم به چه عل...

حقیقت، آیینه‌ای بود که از آسمان و از دست خدا به زمین افتاد و...

از خودم برایت بگویم؟ از خانه، از خیابان، شهر، صدای پایِ ما، ...

میدانی درد دارد :))))قفسه ی سینه ام درد دارد دردی مشابه با ش...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط