part 25 Dark love
بلاخره رسیدیم ساحل و از ماشینا پیدا شدیم و با بچه ها رفتیم کنار دریا و یه عالمه آب بازی کردیم و همه مون خیس آب شدیم توی کل مدت جیمین خودشو بهم نزدیک میکرد همش با لبخند شیطنت آمیزش بهم نگاه میکرد 🦋🫂🫂🦋🫂
از اونجایی که همهمون سردمون شده بود یه آتیش روشن کردیم و غروب خورشید رو تماشا کردیم وقتی هوا کامل تاریک شد پسرارفتن و خوراکی وغذا گرفتن و دوباره اومدن کنار آتیش غذامونو خوردیم و من زل زده بودم به آتیش که شوگا رفت و یه گیتار از توی ماشین آورد و برامون میخوند واقعا صداش بهشتی بود
بعد از یه عالمه مسخره بازی کنار آتیش و بازی کردن خواستیم برگردیم چون خوابمون میومدکه جیمین روبه بچه ها گفت
_خب دیگ بهتره بریم ولی بنظرم جاهارو عوض کنیم(لبخند خبیث)
همه سوالی نگاهش کردن که ادامه داد
بنظرم تا خونه کورس بزاریم
ولی جاها رو عوض کنیم مثلا نینا و تهیونگ با هم بیان و شوگا و کوک و جین و بورام هم باهم بیان
جیمین چون میدونست که تهیونگ و نینا مخالفت میکردن که ما باهم بیایم گفت که اونا با هم بیان که مخالفتی نتونن بکنم
انگار جیمینم فهمیده بود که ته و نینا از هم خوششون میاد البته اگه نمیخواست منو خودش تنها بشیم عمرا میزاشت خواهرش با تهیونگ تنها بشه اما الان کارش پیش جفتشون گیر بود....
....
همه قبول کردن و منم مجبور شدم قبول کنم که با جیمین تنها بشم اما میدونستم قطعا یه نقشه ای داره تو سرش
بازم نیشخند شیطنت آمیزی زد و در ماشینش رو برام باز کرد و گفت
_بفرمایید لیدی
+تنکس مستر
هر دومو سوار شدیم و قرار شد نصف راه رو با بچه ها مسابقه بدیم
وقتی شروع شد جیمین دستش رو گذاشت روی روم پام و با اونیکی دستش رانندگی میکرد ما برنده شدیم و کل مدت جیمین پای منو فشا میداد جوری که مطمعن بودم رد دستش روی پاهای سفیدم میمونه
....🦋🦋🦋
.......
حدستون چیه برا ادامه؟؟؟؟کامنت کنید
خب دیگ کم کم قرارع اسمات بشه حمایت کنید به محض اینکه شرطا رسید پارت بعدیو میزارم و اینکه دوستون دارم 🤌🐈
شرط
لایک۳۵
کامنت۴۰
از اونجایی که همهمون سردمون شده بود یه آتیش روشن کردیم و غروب خورشید رو تماشا کردیم وقتی هوا کامل تاریک شد پسرارفتن و خوراکی وغذا گرفتن و دوباره اومدن کنار آتیش غذامونو خوردیم و من زل زده بودم به آتیش که شوگا رفت و یه گیتار از توی ماشین آورد و برامون میخوند واقعا صداش بهشتی بود
بعد از یه عالمه مسخره بازی کنار آتیش و بازی کردن خواستیم برگردیم چون خوابمون میومدکه جیمین روبه بچه ها گفت
_خب دیگ بهتره بریم ولی بنظرم جاهارو عوض کنیم(لبخند خبیث)
همه سوالی نگاهش کردن که ادامه داد
بنظرم تا خونه کورس بزاریم
ولی جاها رو عوض کنیم مثلا نینا و تهیونگ با هم بیان و شوگا و کوک و جین و بورام هم باهم بیان
جیمین چون میدونست که تهیونگ و نینا مخالفت میکردن که ما باهم بیایم گفت که اونا با هم بیان که مخالفتی نتونن بکنم
انگار جیمینم فهمیده بود که ته و نینا از هم خوششون میاد البته اگه نمیخواست منو خودش تنها بشیم عمرا میزاشت خواهرش با تهیونگ تنها بشه اما الان کارش پیش جفتشون گیر بود....
....
همه قبول کردن و منم مجبور شدم قبول کنم که با جیمین تنها بشم اما میدونستم قطعا یه نقشه ای داره تو سرش
بازم نیشخند شیطنت آمیزی زد و در ماشینش رو برام باز کرد و گفت
_بفرمایید لیدی
+تنکس مستر
هر دومو سوار شدیم و قرار شد نصف راه رو با بچه ها مسابقه بدیم
وقتی شروع شد جیمین دستش رو گذاشت روی روم پام و با اونیکی دستش رانندگی میکرد ما برنده شدیم و کل مدت جیمین پای منو فشا میداد جوری که مطمعن بودم رد دستش روی پاهای سفیدم میمونه
....🦋🦋🦋
.......
حدستون چیه برا ادامه؟؟؟؟کامنت کنید
خب دیگ کم کم قرارع اسمات بشه حمایت کنید به محض اینکه شرطا رسید پارت بعدیو میزارم و اینکه دوستون دارم 🤌🐈
شرط
لایک۳۵
کامنت۴۰
۲۱.۶k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.