پارت 12
پارت 12
هم منو اورده اینجا طلبکارم هست.. :ببخشیدا.. ولی مفهومه و کلمات دستوری بنظرتون یکم پرویی نیست؟ هم منو کت بسته اوردین اینجا هم دستور میدیدن؟ صدام عصبانی بود... از اینکه یه نفر اینجوری باهام رفتار کنه متنفر بودم و تو این مواقع اشک تو چشمام جمع میشد... کلا همینم... در هر موقع حساس این اشکای لعنتی ولم نمیکنن... اه... یونجون قشنگ به چشمام خیره شده بود... قطعا متوجه اشکام شده... نمیدونم این لعنتیا چرا دم به دقیقه پر میشن... یونجون:من.. من که چیزی نگفتم... چرا گریه میکنی؟ صداش نرم بود... نه زیاد، ولی نرم بود... ملایم و اروم... قطرات اشک اروم اروم پایین اومدن... ای وایییییییییی... الان نه.. جلوی این نه.. ولی تا خواستم اشکامو پاک کنم..
هم منو اورده اینجا طلبکارم هست.. :ببخشیدا.. ولی مفهومه و کلمات دستوری بنظرتون یکم پرویی نیست؟ هم منو کت بسته اوردین اینجا هم دستور میدیدن؟ صدام عصبانی بود... از اینکه یه نفر اینجوری باهام رفتار کنه متنفر بودم و تو این مواقع اشک تو چشمام جمع میشد... کلا همینم... در هر موقع حساس این اشکای لعنتی ولم نمیکنن... اه... یونجون قشنگ به چشمام خیره شده بود... قطعا متوجه اشکام شده... نمیدونم این لعنتیا چرا دم به دقیقه پر میشن... یونجون:من.. من که چیزی نگفتم... چرا گریه میکنی؟ صداش نرم بود... نه زیاد، ولی نرم بود... ملایم و اروم... قطرات اشک اروم اروم پایین اومدن... ای وایییییییییی... الان نه.. جلوی این نه.. ولی تا خواستم اشکامو پاک کنم..
۲۵۷
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.