دوست قدیمی من پارت 8...

دو هفته بعد

ویو سان
چند روزه جیمین و اعضا خیلی رفت و آمد دارن
مشکوک میزنن
الان رفتن بیرون منم رفتم دنبالشون
یه جا توی جنگل پارک کردن ترسیده بودم
رفتم نزدیک تر تا بشنوم چی می گن که...

_: بچه ها ا/ت بهمون مشکوک شده هر لحظه ممکنه بفهمه
+: چی؟ (زیر لب)
°: نگران نباش
نامجون: چیو نگران نباش بفهمن ما توی خطر میوفتیم
_: اگه بفهمه مافیاییم ازمون دست میکشه و تموم
+: چی زری زدی؟؟؟ (با داد)
اعضا: ا ا ا/ت
+: ها چیه؟ ترسیدین که او رفتین؟ ها؟ (با داد)
_: ا/ت اونجوری که فکر می کنی نیست
+: من خودم شنیدم شما مافیاییم
چطور تونستین تا الان مخفیش کنین هاااااا؟
_: ببین می خواستیم بگیم واقعاً می خواستیم بهت بگیم
+: د بگو دیگه
بگو منو بخاطر خودم دوست نداشتی
بگو فقط بخاطر منافع خودت منو می خواستی


راهمو گرفتم و رفتم جیمین خورد روی زمین ولی دیگه
برام هیچ اهمیتی نداشت
رفتم بلیط به آمریکا گرفتم رفتم کمپانی وسایلمو داشتم جمع می کردم که طناز اومد تو

~: ا/ت داری چی کار می کنی؟؟؟ (با داد)

دست از گذاشتن لباسا توی چمدون و داشتم

+: اگه بفهمی کسی که دوسش داشت مافیا بوده چی کار می کردی؟
~: هیچی فقط باید عشقشو بهم ثابت می کرد
+: د تو این کارو می کنی من میرم آمریکا
~: تو داری چی می گی زده به سرت
مافیا کجا ب...
+: هیییییییی چطور تا حالا نفهمیدیممممم عاااااااا
چرا بهمون دروغ گفتن اعضای بی تی اس مافیاننننننن
(با داد)
~: ا ا/ت چی داری می گی
+: ای بابا
~: چیزی خوردی؟
+: ببین من میرم آمریکا ببینم چیزی به جیمین گفته باشی نه من نه تو
~: اوکی اوکی
+: وانمود کن که نمی دونی باشه
وانمود کن خبر نداری مافیان اوکی؟
~: باشه فهمیدم

همو بغل کردیم و رفتم آمریکا

ویو جیمین
رفتیم کمپانی و رفتیم توی اتاق ا/ت
ولی هیچ کدوم از وسایلاش نبود
طناز توی سالن بود
_: طنازززززززز
~: ب بله جیمین
_: ا/ت کجاس؟؟
~: یعنی چی تو اتاقه دیگه
_: توی اتاقش نیست خودتو نزن به اون راه
~: وی دار می گی جیمین حواست هس؟
_: ا/ت نیست رفته
~: یع یعنی چی رفته؟
_: رفته از کره رفتهههههه

طناز بعد چند ثانیه بعد زد زیر گریه ته هم رفت تا آرومش کنه

دوسال بعد چه اتفاقی می افته؟؟
ا/ت زندگی یا مرده؟
هیچکی نمی دونه






خمارییییییییی🥴😂