پارت ۲ اسمات داره
پارت ۲ اسمات داره
پارت 2
ا/ت: کوک من(هق) معذرت میخوام (گریه)
کوک:خفه شوووو(داد)
ویو کوک
تو ماشین هیچ حرفی زده نشد ات همش گریه میکرد رسیدیم خونه دست ات رو محکم گرفتم انداختمش تو خونه بهش چند تا چک زدم
همینجوری گریه میکرد بهش گفتم حرف بزنه اما اون فقط گریه میکرد خواهش
تا بلاخره زبون وا کرد
ا/ت: ک.... وک کوک من (گریه)
ا/ت: من معذرت (هق) میخوام
کوک: معذرت خواهی فایده نداره باید تنبیه شی
ا/ت: چی ک.. وک مگه من چیکار کردم هق
ویو کوک
دستشو گرفتم انداختم رو تخت
کوک: تو چیکار کردی الان بهت یاد آوری میکنم.
لباساشو تو تنش جر دادم
ا/ت: ن. نه تو نمیتونی
ا/ت: ولم کننننن
ا/ت: کمکککککک (گریه داد)
از اینجا به بعد اسمات داره جنبه نداری نخون
کوک: لبامو کوبوندم رو لباش تا خفه شه
وحشیانه مک میزدم.
ات: با دستام به سینش ضربه میزدم اما ولم نمیکرد.
کوک: دیدم همراهی نمیکنه یه گاز از لب پایینش گرفتم همراهی کرد.
کوک: لباسامو در آوردم روش خیمه زدم.
ات: ولم کننننن
کوک: دی... کم رو کم کم واردش کردم
ات: آحححح
صبر نکردم عادت کنه تند تند ضربه میزدم تا اینکه رودی.. کم خون دیدم
کوک: تو باکره بودی؟
ات: آآره.. اما تو ازم گرفتیش تویه عوضی
دوباره واردش کردم تا بلاخره کام کردیم
آروم لباشو بوسیدم
بغلش کردمو خوابیدم
فردا صبح........
خماری😏
حمایتتتتت
پارت 2
ا/ت: کوک من(هق) معذرت میخوام (گریه)
کوک:خفه شوووو(داد)
ویو کوک
تو ماشین هیچ حرفی زده نشد ات همش گریه میکرد رسیدیم خونه دست ات رو محکم گرفتم انداختمش تو خونه بهش چند تا چک زدم
همینجوری گریه میکرد بهش گفتم حرف بزنه اما اون فقط گریه میکرد خواهش
تا بلاخره زبون وا کرد
ا/ت: ک.... وک کوک من (گریه)
ا/ت: من معذرت (هق) میخوام
کوک: معذرت خواهی فایده نداره باید تنبیه شی
ا/ت: چی ک.. وک مگه من چیکار کردم هق
ویو کوک
دستشو گرفتم انداختم رو تخت
کوک: تو چیکار کردی الان بهت یاد آوری میکنم.
لباساشو تو تنش جر دادم
ا/ت: ن. نه تو نمیتونی
ا/ت: ولم کننننن
ا/ت: کمکککککک (گریه داد)
از اینجا به بعد اسمات داره جنبه نداری نخون
کوک: لبامو کوبوندم رو لباش تا خفه شه
وحشیانه مک میزدم.
ات: با دستام به سینش ضربه میزدم اما ولم نمیکرد.
کوک: دیدم همراهی نمیکنه یه گاز از لب پایینش گرفتم همراهی کرد.
کوک: لباسامو در آوردم روش خیمه زدم.
ات: ولم کننننن
کوک: دی... کم رو کم کم واردش کردم
ات: آحححح
صبر نکردم عادت کنه تند تند ضربه میزدم تا اینکه رودی.. کم خون دیدم
کوک: تو باکره بودی؟
ات: آآره.. اما تو ازم گرفتیش تویه عوضی
دوباره واردش کردم تا بلاخره کام کردیم
آروم لباشو بوسیدم
بغلش کردمو خوابیدم
فردا صبح........
خماری😏
حمایتتتتت
۳۶.۸k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.