سرزمین عجیبیست چشمهایش بارانی که می شود غرق میشوم در ماتم نگاهم که می کند آفتابی می شود هوای زندگی ام تاریکی شب برای من با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود من زندگی می کنم چشمهایش را روی شناسنامه ام بنویسید صادره از چشمهایش ...
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.