주인과 노예💱
주인과 노예💱
P~۵
؟:°خب الان از پشت اسلحه بگیرم رو سرش اره برو تو میتونی یس°*قبل از اینکه بره سمتش مینجی از پشت اسلحش رو رو سره اون بادیگارد گزاشت*علامت تو ذهن°°*این علامت یعنی تو ذهنشون دارن حرف میزنن دیگه نگم*
مینجی:کی فرستادتت
ب.گ:°اگه بگم ارباب جئونمیفهمه نباید نه°امم.....
مینجی:بروبه ارباب جئون ت بگو ارباب نگران نباشه فرار نمیکنم و سره وقت میام نگران نباشید
ب.گ:بله!؟
مینجی:میخوای بکشمت برو بگو وسط تمرینم میتونم بکشمت این تفنگه واقعیه هااا
ب.گ:چشم
مینجی:خیلی خب برو
ب.گ:*رفت*
ویو مینجی:
تمرینم ساعتش تموم شد و موتورم رو بردم یه جایی بغله عمارت گذاشتم و رفتم تو عمارت که دوباره اجوما جادوگر زر زد
اجوما جادوگر:هویی دختره کجا بودی بیا شام رو درست کن
مینجی:هنو شب نشده تازه ساعت ۱۲اربای ساعت ۸میان با مهموناش
پیشه بچه ها:
جیمین:این چطور داره میفهمم قراره ساعت هشت برگردی و ما میایم
ته:برا منم سئواله میگم چطوره به یه دردی میخوره همه چیزم بلده حتا دکتری
کوک:خیلی دختر عجیبی برا اولین بار دارم همچین دختری میبینم تو عمارتمون
ته:داره بحسشون میشه ببینید
جادوگر اجوما:باید شام رو تنها درست کنی دختره هر*ز***
مینجی:اولا مشکی با شام ندارم دومن لقب دختر خودتو رو من ننداز ممنون میشم*رف تو اتاقش*
اجوما جادوگر:دختره چی نگاه میکنین به کارتون برسین*کمی داد*
همه خ.ک:چشم*ترس**مینجی هم لباساشو با لباسه عمارت خ.ک عوض کرد رفت تو حیاط تمیزش کرد و همونجا زیره درخت نشسته بود که یه سگه اومد*
مینجی :ببینم تو اسمت چیه ماله اربابی
بَم:واق واق*صدا سگه هالا*°من بَم ام سگه جونگ کوک °
مینجی:پس بمی منم مینجی
بَم:واق واق واققققق°بیا مامانم شو°
مینجی:مامانت بشم بابا که داری بابات ارباب کوک جئون جونگ کوک
بَم:واق واق واق واق°ولش بیا لطفا🥺°
مینجی:باشه قبول ولی به ارباب نگو
بَم:واق واق°واقعا مرسیییی°
مینجی:شاید یکی بگه دیونه ام که دارم با یه سگ یا حیوون حرف میزنم
بَم:واق واق واق°اونا احمققن °
مینجی:حق با توعع اونا احمقن
کوک:اون میتونه بفهمه حیوانا چی میگن
جیمین:احتمالن
ته:شاید میتونه ذهن بخونه
کوک:خفه همچین چیزی وجود نداره
جیمین:به نامی و هوبی نه به کله اعضا نیاز داریم باید جلسه فوری بزاریم
پارت قبلی بیشتر جا نشد بعد دوباره ۳پارت میزارم بای(●'◡'●)ノ♥٩(♡ε♡ )۶
لایک موندن فراموش نشه(◕‿◕)♡( ̄ε ̄ʃƪ)
مراقب خودتون باشید(/ ᵒ̴̵̶̷౩ᵒ̴̵̶̷ )/ ᵏᴵˢઽ ❤⃛
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
P~۵
؟:°خب الان از پشت اسلحه بگیرم رو سرش اره برو تو میتونی یس°*قبل از اینکه بره سمتش مینجی از پشت اسلحش رو رو سره اون بادیگارد گزاشت*علامت تو ذهن°°*این علامت یعنی تو ذهنشون دارن حرف میزنن دیگه نگم*
مینجی:کی فرستادتت
ب.گ:°اگه بگم ارباب جئونمیفهمه نباید نه°امم.....
مینجی:بروبه ارباب جئون ت بگو ارباب نگران نباشه فرار نمیکنم و سره وقت میام نگران نباشید
ب.گ:بله!؟
مینجی:میخوای بکشمت برو بگو وسط تمرینم میتونم بکشمت این تفنگه واقعیه هااا
ب.گ:چشم
مینجی:خیلی خب برو
ب.گ:*رفت*
ویو مینجی:
تمرینم ساعتش تموم شد و موتورم رو بردم یه جایی بغله عمارت گذاشتم و رفتم تو عمارت که دوباره اجوما جادوگر زر زد
اجوما جادوگر:هویی دختره کجا بودی بیا شام رو درست کن
مینجی:هنو شب نشده تازه ساعت ۱۲اربای ساعت ۸میان با مهموناش
پیشه بچه ها:
جیمین:این چطور داره میفهمم قراره ساعت هشت برگردی و ما میایم
ته:برا منم سئواله میگم چطوره به یه دردی میخوره همه چیزم بلده حتا دکتری
کوک:خیلی دختر عجیبی برا اولین بار دارم همچین دختری میبینم تو عمارتمون
ته:داره بحسشون میشه ببینید
جادوگر اجوما:باید شام رو تنها درست کنی دختره هر*ز***
مینجی:اولا مشکی با شام ندارم دومن لقب دختر خودتو رو من ننداز ممنون میشم*رف تو اتاقش*
اجوما جادوگر:دختره چی نگاه میکنین به کارتون برسین*کمی داد*
همه خ.ک:چشم*ترس**مینجی هم لباساشو با لباسه عمارت خ.ک عوض کرد رفت تو حیاط تمیزش کرد و همونجا زیره درخت نشسته بود که یه سگه اومد*
مینجی :ببینم تو اسمت چیه ماله اربابی
بَم:واق واق*صدا سگه هالا*°من بَم ام سگه جونگ کوک °
مینجی:پس بمی منم مینجی
بَم:واق واق واققققق°بیا مامانم شو°
مینجی:مامانت بشم بابا که داری بابات ارباب کوک جئون جونگ کوک
بَم:واق واق واق واق°ولش بیا لطفا🥺°
مینجی:باشه قبول ولی به ارباب نگو
بَم:واق واق°واقعا مرسیییی°
مینجی:شاید یکی بگه دیونه ام که دارم با یه سگ یا حیوون حرف میزنم
بَم:واق واق واق°اونا احمققن °
مینجی:حق با توعع اونا احمقن
کوک:اون میتونه بفهمه حیوانا چی میگن
جیمین:احتمالن
ته:شاید میتونه ذهن بخونه
کوک:خفه همچین چیزی وجود نداره
جیمین:به نامی و هوبی نه به کله اعضا نیاز داریم باید جلسه فوری بزاریم
پارت قبلی بیشتر جا نشد بعد دوباره ۳پارت میزارم بای(●'◡'●)ノ♥٩(♡ε♡ )۶
لایک موندن فراموش نشه(◕‿◕)♡( ̄ε ̄ʃƪ)
مراقب خودتون باشید(/ ᵒ̴̵̶̷౩ᵒ̴̵̶̷ )/ ᵏᴵˢઽ ❤⃛
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
۵.۶k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.