عشق پس از دو سال
پارت 11
پرش به 2 سال بعد
ویو ات
صبح از خواب بیدار شدم.. رفتم سرویس کارای لازم رو انجام دادم و یه دوش 5 مینی گرفتم.. موهامو خشک کردم و رفتم پایین
دیدم فلیکس داره صبحانه میخوره
فلیکس: صبح بخیر (لبخند)
ات: صبح بخیر (لبخند)
نشستم شروع کردم به خوردن صبحانه که فلیکس گفت: ات وسایلاتو جمع کن باید بخاطر کارمون بریم کره
ات: این چه کاریه که باید حتما بخاطرش بریم کره..... همینجا نمیشه انجام داد؟
فلیکس: ما دعوت شدیم به مهمونی که مخصوص مافیا هاست باید حتما بریم
وقتی فلیکس گفت کره اولش ترسیدم ولی بعدش فکر کردم شاید بتونم بعد دو سال از تهیونگ انتقام بگیرم
پس قبول کردم
بلند شدم برم چمدونم رو ببندم که فلیکس گفت: کجا؟
ات: میرم وسایلم رو جمع کنم
فلیکس: هییی... وایسا تو تا الان مخالفت میکردی چی شد یهو؟...... وایسا نگو که یه فکرایی داری؟
.....
بشین برام توضیح بده ببینم میخوای چیکار کنی
ات:............
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡
شرط
لایک 6
فالو 2
کامنت 3
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
بع نظرتون ات چه نقشه ای داره؟
پرش به 2 سال بعد
ویو ات
صبح از خواب بیدار شدم.. رفتم سرویس کارای لازم رو انجام دادم و یه دوش 5 مینی گرفتم.. موهامو خشک کردم و رفتم پایین
دیدم فلیکس داره صبحانه میخوره
فلیکس: صبح بخیر (لبخند)
ات: صبح بخیر (لبخند)
نشستم شروع کردم به خوردن صبحانه که فلیکس گفت: ات وسایلاتو جمع کن باید بخاطر کارمون بریم کره
ات: این چه کاریه که باید حتما بخاطرش بریم کره..... همینجا نمیشه انجام داد؟
فلیکس: ما دعوت شدیم به مهمونی که مخصوص مافیا هاست باید حتما بریم
وقتی فلیکس گفت کره اولش ترسیدم ولی بعدش فکر کردم شاید بتونم بعد دو سال از تهیونگ انتقام بگیرم
پس قبول کردم
بلند شدم برم چمدونم رو ببندم که فلیکس گفت: کجا؟
ات: میرم وسایلم رو جمع کنم
فلیکس: هییی... وایسا تو تا الان مخالفت میکردی چی شد یهو؟...... وایسا نگو که یه فکرایی داری؟
.....
بشین برام توضیح بده ببینم میخوای چیکار کنی
ات:............
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡
شرط
لایک 6
فالو 2
کامنت 3
♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
بع نظرتون ات چه نقشه ای داره؟
۶.۲k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.