فیک ران part 82
مایکی: رانننهههههههه پدر اردککککک با خاهرم کودوم وری میرییییییی؟
ران: دو دیقه تنهامون بزاررررررر دو دیقههه فقطططط دو دیقههههههه
مایکی: نعههههه فکرشم نکنننننننن
کاکوچو از جلو عین شینیگامیه عزرائیل مانند ظاهر میشه و جفتشون جدا میکنه
کاکوچو با یه دستش ا/ت با یه دستش رانو میگیره
بعد ۴۰ دیقه غذا خوردنشون تموم میشه...
کاکوچو رو به روشون میشینه:
ببینید من واقعن نمیفهمم چرا انقد بهم چسبیدید؟
ران: من به اون چسبیدم میخام توجشو جلب کنم...
سانزو: ارع تو براچی انقد میچشبی به دره کونه ا/ت..؟
ران: که جا برایه تو نباشه و گورتو گم کنیو بری...
کاکوچو: ینی چی شما دو نفر هر بار این بحثو جلو میکشید...و در حالی که هیچکس علاقه ای به ادامه این بحث ندارع..؟
ران: منم دارم رک و راست میگم دوسش دارم ...چون دوسش دارم ...اذیتش میکنم ..بهش میچسبم...حواسمم بهش هست و با اینکه بهت احترام زیادی میزارم خیلی ببخشید ولی برام مهم نیس که قراره چی کارم کنی...
کاکوچو:🗿
مایکی: خفه شید همتون...
یوزوها: اومم ...چطوره بازی کنیم ؟
سنجو: ارعععع از این حال و هوا هم میایم بیرون...
۵ دیقه بعد خب :
سنجو: بزارید بطری رو بچرخونم
چیفویو: یکم زیادی زیاد نیستیم؟
ریندو: ارع...خیلی زیادیم...
سنجو: ۵ دیقه طول کشید تا این بطری به این بزرگی رو پیدا کنم🗿
خب میچرخونیم...
آمادگی برایه پارت بعد پیدا کنید🗿🧋
ران: دو دیقه تنهامون بزاررررررر دو دیقههه فقطططط دو دیقههههههه
مایکی: نعههههه فکرشم نکنننننننن
کاکوچو از جلو عین شینیگامیه عزرائیل مانند ظاهر میشه و جفتشون جدا میکنه
کاکوچو با یه دستش ا/ت با یه دستش رانو میگیره
بعد ۴۰ دیقه غذا خوردنشون تموم میشه...
کاکوچو رو به روشون میشینه:
ببینید من واقعن نمیفهمم چرا انقد بهم چسبیدید؟
ران: من به اون چسبیدم میخام توجشو جلب کنم...
سانزو: ارع تو براچی انقد میچشبی به دره کونه ا/ت..؟
ران: که جا برایه تو نباشه و گورتو گم کنیو بری...
کاکوچو: ینی چی شما دو نفر هر بار این بحثو جلو میکشید...و در حالی که هیچکس علاقه ای به ادامه این بحث ندارع..؟
ران: منم دارم رک و راست میگم دوسش دارم ...چون دوسش دارم ...اذیتش میکنم ..بهش میچسبم...حواسمم بهش هست و با اینکه بهت احترام زیادی میزارم خیلی ببخشید ولی برام مهم نیس که قراره چی کارم کنی...
کاکوچو:🗿
مایکی: خفه شید همتون...
یوزوها: اومم ...چطوره بازی کنیم ؟
سنجو: ارعععع از این حال و هوا هم میایم بیرون...
۵ دیقه بعد خب :
سنجو: بزارید بطری رو بچرخونم
چیفویو: یکم زیادی زیاد نیستیم؟
ریندو: ارع...خیلی زیادیم...
سنجو: ۵ دیقه طول کشید تا این بطری به این بزرگی رو پیدا کنم🗿
خب میچرخونیم...
آمادگی برایه پارت بعد پیدا کنید🗿🧋
۱۸.۳k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.