شکلات تلخ'
شکلات تلخ'
ᵖᵃʳᵗ'₁₉
*رئیس......اقای چوی میخواد پارتی بگیره و شمارو هم دعوت کرده
-اخه مگه وقت پارتیه...اوکی میرم
*به همراه خانم
-چی؟داری شوخی میکنی نه
*نه متاسفانه....بهشون خبر بدم؟
-نه خودم باید برم بهش بگم یه چنتا چیزم باید یادش بدم
*بله چشم
پسرک رفت دم در اتاق دخترک اتاقش باز بود و دخترک ولو روی تخت خوابیده بود بدون پتو و بالش
-یعنی برم جم و جورش کنم؟......ولش کن بابا این ادا اطفالا چیه
صبح
+اییی گردنم درد میکنه
-میدونستم
+جانم؟
-چرا عین چی بدون بالش و پتو میخوابی
+تو از کجا میدونی
-دیشب خواستم....عا خوب شد یادم افتاد اقای چوی پارتی گرفته منو تورو هم دعوت کرده
+من نمیخوامم...چرا این روزا انقد مسخرس
دخترک چیگال رو توی دستش محکم به میز میکوبید
-و اینکه با من رسمی حرف بزن
پسرک هردو دستشو روی میز کوبید و با پاهاش صندلی زو هول داد...دستی توی جیبش و دستی توی جیبش و دستی روی موهاش کشید و رفت
.......................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
ᵖᵃʳᵗ'₁₉
*رئیس......اقای چوی میخواد پارتی بگیره و شمارو هم دعوت کرده
-اخه مگه وقت پارتیه...اوکی میرم
*به همراه خانم
-چی؟داری شوخی میکنی نه
*نه متاسفانه....بهشون خبر بدم؟
-نه خودم باید برم بهش بگم یه چنتا چیزم باید یادش بدم
*بله چشم
پسرک رفت دم در اتاق دخترک اتاقش باز بود و دخترک ولو روی تخت خوابیده بود بدون پتو و بالش
-یعنی برم جم و جورش کنم؟......ولش کن بابا این ادا اطفالا چیه
صبح
+اییی گردنم درد میکنه
-میدونستم
+جانم؟
-چرا عین چی بدون بالش و پتو میخوابی
+تو از کجا میدونی
-دیشب خواستم....عا خوب شد یادم افتاد اقای چوی پارتی گرفته منو تورو هم دعوت کرده
+من نمیخوامم...چرا این روزا انقد مسخرس
دخترک چیگال رو توی دستش محکم به میز میکوبید
-و اینکه با من رسمی حرف بزن
پسرک هردو دستشو روی میز کوبید و با پاهاش صندلی زو هول داد...دستی توی جیبش و دستی توی جیبش و دستی روی موهاش کشید و رفت
.......................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
۶.۶k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.