i still love you
i still love you
p3
بعد از چند تا ضربه ی دردناک تهیونگ عضوشو در آورد و جونگ کوکو از شکمش گرفت و بلند کرد
روی مبل نشست و جونگ کوک رو هم محکم روی عضو خودش نشوند
که دوباره جیغ دردناک جونگ کوک بلند شد
تهیونگ بیشتر جونگ کوکو روی عضوش فشار داد و این باعث بیشتر شدن دردش و بلند تر شدن فریاد هاش میشد
جونگ کوک اصلا تحر*یک نشده بود و فقط درد میکشید
جونگ کوک با دستاش دستای تهیونگو گرفته بود و میفشوردشون تا ولش کنه
تهیونگ یکم جونگ کوک رو از روی عضوش بلند کرد و فاصله داد و توی همون حالت نگهش داشت و ضربه های دردناکشو ادامه داد
بعد از چند مین داخل جونگ کوک ار*ضا شد و عضوشو بیرون کشید و چهار تا از انگشتاشو همزمان واردش کرد
جونگ کوک جیغ بلند دیگه ای کشید که تهیونگ گفت
تهیونگ: هنوزم تنگی.. درست مثل قبلا!
و بعد دستاشو در آورد و جونگ کوکو به جلو پرت کرد و بلند شد و بدون توجه به اینکه باید بره حموم شروع کرد به پوشیدن لباساش
جونگ کوک با دستاش و زانو هاش روی زمین پرت شد و اعضا هم بدون درنگ رفتن سمتش و بلندش کردن و آروم گذاشتنش روی مبل که جونگ کوک از برخورد باسنش به مبل آهی کشید
تهیونگ بعد از پوشیدن لباساش اومد سمت جونگ کوک و اعضا رو کنار زد و گفت
تهیونگ: دلم نمیخواست اینو بهت بگم... اما من هیچ وقت بهت علاقه ای نداشتم و فقط برای هر*زگی ازت استفاده میکردم... حالا هم که یکی دیگه پیدا شده و قرار نیست سور*اخت فقط برای من باشه جوری بفاکت میدم که بفهمی نباید به کسی بدی!
و بدون هیچ حرف دیگه ای از خونه زد بیرون...
ادامه دارد...
p3
بعد از چند تا ضربه ی دردناک تهیونگ عضوشو در آورد و جونگ کوکو از شکمش گرفت و بلند کرد
روی مبل نشست و جونگ کوک رو هم محکم روی عضو خودش نشوند
که دوباره جیغ دردناک جونگ کوک بلند شد
تهیونگ بیشتر جونگ کوکو روی عضوش فشار داد و این باعث بیشتر شدن دردش و بلند تر شدن فریاد هاش میشد
جونگ کوک اصلا تحر*یک نشده بود و فقط درد میکشید
جونگ کوک با دستاش دستای تهیونگو گرفته بود و میفشوردشون تا ولش کنه
تهیونگ یکم جونگ کوک رو از روی عضوش بلند کرد و فاصله داد و توی همون حالت نگهش داشت و ضربه های دردناکشو ادامه داد
بعد از چند مین داخل جونگ کوک ار*ضا شد و عضوشو بیرون کشید و چهار تا از انگشتاشو همزمان واردش کرد
جونگ کوک جیغ بلند دیگه ای کشید که تهیونگ گفت
تهیونگ: هنوزم تنگی.. درست مثل قبلا!
و بعد دستاشو در آورد و جونگ کوکو به جلو پرت کرد و بلند شد و بدون توجه به اینکه باید بره حموم شروع کرد به پوشیدن لباساش
جونگ کوک با دستاش و زانو هاش روی زمین پرت شد و اعضا هم بدون درنگ رفتن سمتش و بلندش کردن و آروم گذاشتنش روی مبل که جونگ کوک از برخورد باسنش به مبل آهی کشید
تهیونگ بعد از پوشیدن لباساش اومد سمت جونگ کوک و اعضا رو کنار زد و گفت
تهیونگ: دلم نمیخواست اینو بهت بگم... اما من هیچ وقت بهت علاقه ای نداشتم و فقط برای هر*زگی ازت استفاده میکردم... حالا هم که یکی دیگه پیدا شده و قرار نیست سور*اخت فقط برای من باشه جوری بفاکت میدم که بفهمی نباید به کسی بدی!
و بدون هیچ حرف دیگه ای از خونه زد بیرون...
ادامه دارد...
۱۳.۱k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.